در بلندمدت، راه آهن ترانس عربی می‌تواند به INSTC بپیوندد و عربستان سعودی، بحرین، کویت، قطر، امارات و عمان را به هم متصل کند. این امر مسیرهای تجاری بین المللی فراتر از قاره اوراسیا را شامل می‌شود.

بازار: گروه بین الملل؛ روسیه و ایران در راستای تحکیم روابط خود و مقابله با مشکل مشترک تحریم، به دنبال اجرای طرح های مهم ترانزیتی و انرژی مشترک هستند. اخیرا به منظور تسریع توسعه کریدور حمل و نقل بین المللی شمال-جنوب به ویژه بخش راه آهن آن از طریق آکورد غربی؛ سه کشور روسیه، جمهوری آذربایجان و ایران آمادگی خود برای تشدید همکاری در ارزیابی زیرساخت‌ها و ظرفیت‌های حمل و نقل برای بهره برداری کامل از این کریدور را اعلام کردند.

همچنین طرفین تمایل خود را برای بررسی اهداف پیشنهادی برای تحقق ۳۰ میلیون تن ترانزیت و حمل و نقل باری دوجانبه در سراسر قلمروهای سه کشور تا سال ۲۰۳۰ را اعلام کردند. الکساندر نواک معاون نخست وزیر روسیه تاکید کرد که آکورد غربی این مسیر ستون فقرات این کریدور خواهد بود.

اما اتصال ریلی کریدور، بدون خط ریلی رشت – آستارا از ایران به طول ۱۶۵ کیلومتر قادر به افزایش ظرفیت نخواهد بود. به گفته نواک، ساخت این راه آهن چندین سال طول می‌کشد، اما باید مسائل مربوط به حقوق مالکیت زمین و کاربری اراضی حل و فصل و از سرمایه گذاری‌های طرفین حمایت شود. معاون نخست وزیر روسیه همچنین خاطرنشان کرد: مسیر ریلی آینده باید شامل مراکز لجستیکی و خدمات ترانسشیپ در بنادر انزلی و بندرعباس به/از کشورهای حوزه خلیج فارس و جنوب آسیا باشد. اجرای این پروژه تاثیر تجمعی بر اقتصاد و تجارت سه کشور خواهد گذاشت و باعث افزایش تجارت، تحویل و ترانزیت کالا خواهد شد

ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، نیز در ۲۱ شهریورماه گفت که تهران، باکو و مسکو بر سر تسریع در ساخت خط ریلی رشت – آستارا در چارچوب INSTC به توافق رسیده‌اند. حل این موضوع باعث تسریع اجرای پروژه اتصال مستقیم ریلی از طریق گذرگاه مرزی سامور (روسیه) – یالاما (آذربایجان) با دسترسی بیشتر به شبکه ریلی ایران از طریق گذرگاه مرزی آستارا (آذربایجان) – آستارا (ایران) خواهد شد. بنابراین، احداث راه آهن رشت – آستارا اکنون مهمترین وظیفه در راه اندازی هر چه سریعتر این کریدور حمل و نقل است.

موضوع تکمیل خط ریلی ۱۶۵ کیلومتری رشت – آستارا هم مرز با آذربایجان در سفر ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران به مسکو در ۲۸ دی سال گذشته مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس توافقات صورت گرفته، ایران بودجه بیشتری را برای ساخت هر چه سریعتر راه آهن اختصاص داده است.

عباس خطیبی، معاون ساخت و توسعه زیربناهای حمل‌ونقل ایران (CDTIC) پیش از این گفته بود که ایران فعالانه در حال مذاکره برای تامین منابع لازم برای تامین مالی پروژه راه‌آهن رشت – آستارا است که برای تکمیل آن به بیش از ۲۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری نیاز است. به ویژه این تامین مالی به سه صورت تامین مالی داخلی، سرمایه گذاری خارجی و مبادله کالا پیش بینی شده است. باکو پیش از این برای این منظور وام ۵۰۰ میلیون دلاری به تهران پیشنهاد داده بود که البته اخیرا اعلام شد که باکو از آن منصرف شده است. اما سنگ بنای پل جدید بر روی رودخانه آستاراچای به طول ۸۹ متر و عرض ۳۰ متر در مرز جمهوری آذربایجان و ایران گذاشته شد و احتمالا تا پایان سال ۲۰۲۲ تکمیل شود.

البته در بلندمدت، راه آهن ترانس عربی می‌تواند به INSTC بپیوندد و عربستان سعودی، بحرین، کویت، قطر، امارات و عمان را به هم متصل کند. این امر مسیرهای تجاری بین المللی را فراتر از قاره اوراسیا خواهد آورد

اهمیت تسریع ساخت کریدور

بن بست موجود در ساخت خط آهن رشت – آستارا نه تنها به دلیل کمبود منابع مالی است، بلکه به دلیل امیدواری تهران برای احیای خط ریلی از طریق جلفا است که هنوز از دوران شوروی و با دسترسی به روسیه از طریق منطقه مغری ارمنستان و آذربایجان باقی مانده است. با این حال، پس از جنگ دوم قره باغ در سال ۲۰۲۰، و همچنین حوادث مرزی اخیر بین ارمنستان و آذربایجان، هنوز سوالات حل نشده بیشتری وجود دارد. علاوه بر این، رفتار منفعلانه ایروان منجر به تغییر در لجستیک ارتباطات برق نیز شده است. به ویژه در کریدور برق شمال-جنوب، ایران-ارمنستان-گرجستان-روسیه تمام مهلت‌های توافقی برای راه اندازی خط سوم انتقال ایران-ارمنستان مختل می‌شود.

کریدور حمل و نقل بین المللی شمال-جنوب در ۱۲ سپتامبر ۲۰۰۰ بر اساس توافقنامه‌ای بین روسیه، ایران و هند ایجاد شد. در سال‌های بعد ۱۰ کشور دیگر از جمله آذربایجان به این پروژه پیوستند. مسیر ۷۲۰۰ کیلومتری شمال-جنوب قرار بود از بندر ناوا شوای هند در جنوب بمبئی تا سن پترزبورگ از طریق ایران انجام و برای حمل و نقل دریایی، رودخانه‌ای و ریلی استفاده شود. در این صورت روسیه به یک نقطه ترانزیتی قابل اعتماد در این کریدور تبدیل و اروپا و هند را از طریق دریای خزر به یکدیگر متصل خواهد کرد. پروژه INSTC تقریباً زمان تحویل کالاها از منطقه آسیا و اقیانوسیه به اروپا و بالعکس را به نصف کاهش می‌دهد.

البته در بلندمدت، راه آهن ترانس عربی می‌تواند به INSTC بپیوندد و عربستان سعودی، بحرین، کویت، قطر، امارات و عمان را به هم متصل کند. این امر مسیرهای تجاری بین المللی را فراتر از قاره اوراسیا خواهد آورد.

در تیرماه امسال ترکمنستان با ورود اولین قطار باری از روسیه به ایران به این مسیر پیوست. این محموله ۱۶۰۰ کیلومتر را در امتداد آکورد شرقی کریدور را طی کرد و عازم بندر بندرعباس ایران شد. این قطار با ۳۹ کانتینر از ایستگاه چخوف در نزدیکی مسکو خارج و ۳۸۰۰ کیلومتر را در مسیر راه آهن روسیه، قزاقستان و ترکمنستان طی کرد و سپس در ایستگاه راه آهن سرخس در مرز ترکمنستان در استان خراسان رضوی وارد ایران شد. این قطار به بندر شهید رجایی در جنوب ایران در استان هرمزگان رسید و سپس محموله از طریق دریا به هند منتقل شد.

علاوه بر آکورد شرقی ITC که روسیه را از طریق کشورهای آسیای میانه قزاقستان، ازبکستان و ترکمنستان به هند وصل می‌کند و آکورد غربی ITC از طریق آذربایجان، برنامه‌هایی برای استفاده فعال از آکورد مرکزی نیز وجود دارد. این مسیر از بزرگترین بندر هند، جواهر لعل نهرو در ایالت غربی ماهاراشترا در اقیانوس هند آغاز می‌شود و سپس از طریق یک مسیر دریایی ۱۲۷۵ کیلومتری به بندرعباس در تنگه هرمز ایران متصل می‌شود. سپس از طریق زمینی و راه آهن به شمال ایران به نوشهر، امیرآباد و در بندر انزلی به دریای خزر می‌رسد و از آنجا می‌تواند به بنادر روسیه لاگان و آستاراخان و همچنین بنادر آذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان ادامه دهد.

بنابراین مسیرهای INSTC در حال تبدیل شدن به یکی از مسیرهای اصلی برای حمل بار از آسیا به روسیه و همچنین اروپای شمالی و غربی است. این یک جایگزین واقعی نه تنها برای پروژه چینی ابتکار کمربند و جاده بلکه برای مسیرهای سنتی از طریق کانال سوئز – تنگه‌های دریای سیاه ترکیه است. علاوه بر این، نه تنها منافع اقتصادی بسیاری دارد، بلکه مزایای ژئوپلیتیکی این کریدور بین‌المللی برای هند، روسیه و ایران نیز بسیار خواهد بود و روسیه و ایران تقریباً به کریدور اصلی دریایی و زمینی از آسیا به اروپا تبدیل می‌شوند.

روسیه همچنین دارای مشکلات ظرفیتی برای تولید LNG در مقیاس بزرگ است و تاکنون تنها از فناوری برای پروژه‌های مقیاس کوچک تا متوسط استفاده می‌کند. بنابراین، در صورت اجرای پروژه روسیه و ایران، چندین نیروگاه جدید LNG نیز در هر دو کشور ساخته می‌شود که رونق بیشتری به اقتصاد روسیه و ایران خواهد داد

همکاری انرژی

همانطور که قبلا گزارش شده بود، روسیه و ایران قراردادهای انرژی به ارزش ۴۰ میلیارد دلار منعقد کرده‌اند، اما جزئیات آن هنوز اعلام نشده است. با این حال، در اوایل اکتبر الکساندر نواک توضیحاتی در این باره ارائه کرد و گفت که روسیه و ایران در حال کار بر روی تنظیم قراردادهای نقطه‌ای برای عرضه نفت و گاز هستند که انتظار می‌رود تا پایان سال جاری امضا شود. در مرحله نخست حجم آنها می‌تواند به ۵ میلیون تن نفت و ۱۰ میلیارد متر مکعب گاز در سال برسد. مرتضی شاه میرزایی، معاون وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران، در این باره خاطرنشان کرد که این کشور هر آنچه را که برای همکاری با شرکت‌های انرژی روسیه نیاز باشد را در اختیار دارد.

به عنوان بخشی از تفاهم نامه همکاری انرژی که در تابستان توسط نمایندگان گازپروم و شرکت ملی نفت ایران امضا شد، امکان انجام عملیات سوآپ برای ارسال به ایران مورد بحث قرار گرفته است. با توجه به موقعیت جغرافیایی خود، ایران می‌تواند با دور زدن مرحله تولید LNG، دسترسی گاز روسیه به بازارهای پاکستان و هند را با خط لوله تسهیل کند. این موضوع نه تنها کارایی پروژه‌های خط لوله در منطقه را افزایش می‌دهد، بلکه سه تامین کننده اصلی روسیه، ایران و ترکمنستان را نیز گرد هم می‌آورد. البته هنوز خیلی زود است که بازار گاز پاکستان و هند از نظر ظرفیت با بازار چین مقایسه شود که گازپروم قبلاً خود را به آن تغییر جهت داده است.

علاوه بر این، تشدید همکاری‌های گازی بین روسیه و ایران به آنها این امکان را می‌دهد که به تولید LNG صنعتی خود که تقاضا برای آن در زمان‌های اخیر به طور قابل توجهی افزایش یافته است، رونق بیشتری ببخشند.

شایان ذکر است که ایران با داشتن بیش از ۱۷ درصد از ذخایر گاز جهان، دومین پایگاه بزرگ منابع در صنعت گاز را دارد، اما سهم آن در تولید «تنها» ۵.۴ درصد است. فقدان زیرساخت‌های صادراتی ناشی از تحریم‌های غرب، توانایی ایران برای افزایش تولید گاز را مختل می‌کند. به همین دلیل است که ایران ظرفیت صادرات مایعات را ندارد، در حالی که کشور همسایه قطر با سهم جهانی ۲۰.۷ درصد از ذخایر گاز، دومین تولیدکننده بزرگ گاز جهان است.

روسیه همچنین دارای مشکلات ظرفیتی برای تولید LNG در مقیاس بزرگ است و تاکنون تنها از فناوری برای پروژه‌های مقیاس کوچک تا متوسط استفاده می‌کند. بنابراین، در صورت اجرای پروژه روسیه و ایران، چندین نیروگاه جدید LNG نیز در هر دو کشور ساخته می‌شود که رونق بیشتری به اقتصاد روسیه و ایران خواهد داد.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *