افزایش تولید و رشد اقتصادی از جمله اهداف کلان اقتصادی هر کشوری است، عواملی که برای تحقق تولید لازم است شامل: سرمایه، نیروی کار، پیشرفت تکنولوژی و… می شود. یکی از مسائلی که گریبان گیر اقتصاد کشور شده، تورم است؛ در واقع تورم به معنای افزایش غیر متناسب قیمت کالا یا خدمات به مرور زمان است. افزایش حجم تقاضا در کنار کاهش تولید، زمینه را برای رشد تورم فراهم می کند. تورم آثارمخربی بر شرایط اقتصادی-اجتماعی می گذارد؛ افزایش تورم فشار زیادی را به افراد به خصوص به قشر فقیر جامعه وارد می آورد و باعث کاهش قدرت خرید مردم می شود.

در ادامه به بررسی عومل ایجادو تشدید کننده تورم و تاثیر آن ها بر تولید می پردازیم.

 

دلایلی که می توانند موجب افزایش نرخ تورم شوند

 

از جمله دلایلی که موجب ایجاد و افزایش نرخ تورم می شوند می توان به موارد زیر اشاره نمود:

 

  • تامین کسری بودجه ی دولت از طریق قرض گرفتن از بانک مرکزی یا از طریق فروش دلار های نفتی به بانک مرکزی سبب افزایش پایه ی پولی کشور و حجم نقدینگی شده که افزایش حجم نقدینگی سبب بروز تورم می شود.

 

  • عدم هماهنگی زیرساخت ها و بخش های تولیدی مانند صنعت و کشاورزی، سبب اختلال در عرضه متناسب کالا یا خدمات با تقاضا شده است که این خود باعث بروز تورم می شود. از طرفی ساختار های تولیدی غلط سبب کاهش تولید و بهره وری محصولات و درنتیجه سبب کاهش کیفیت محصولات تولیدی شده است که این امر کاهش اعتماد و تمایل مصرف کنندگان به تولیدات داخلی را رقم می زند.

 

  • کاهش تولید سبب بروز تورم شده است؛ کمبود عرضه ی کالا یا خدمات سبب افزایش سطح عمومی قیمت ها می شود.

 

  • وابستگی بیش از حد به واردات سبب افزایش تورم می شود؛ وابستگی به واردات سبب وابستگی به ارز و درنتیجه کاهش ارزش پول ملی و افزایش سطح عمومی قیمت ها می شود.

 

  • افزایش سپرده گذاری به جای سرمایه گذاری در بخش تولید؛ سپرده گذاری افراد در بانک ها به جای سرمایه گذاری در بخش های تولیدی از دو جهت سبب افزایش تورم می شود. از یک جهت سود سپرده های بانکی سبب افزایش حجم نقدینگی و درنتیجه افزایش تورم می شود. از جهت دیگر، با جمع آوری سرمایه ها از بخش های تولیدی، سبب ایستادن چرخ دنده های کارخانه های تولیدی خواهد شد.

 

  • ارز دو نرخی زمینه ساز واردات و تورم می شود؛ واردات کالاهای خارجی به تنهایی سبب افزایش تورم خواهد شد، همچنین سیاست ارز دو نرخی سبب تشویق دلالان به واردات می شود، چراکه کالا ها از خارج کشور با ارز کم نرخ تر خریداری شده و در داخل کشور با ارز واقعی، مبادله می شوند. از طرفی با وارد کردن کالای خارجی سبب زمین زدن تولیدات داخلی می شوند.

 

 

تورم چه تاثیری بر تولید و تولید چه تاثیری بر تورم دارد؟

 

تورم هم می تواند برای تولید مفید و هم می تواند مضر باشد؛ افزایش حجم نقدینگی که از آثار تورم است، می تواند سرمایه ی عظیمی را برای تولید فراهم آورد. از طرفی، راه نجات اقتصاد کشور، جهش تولید است؛ افزایش متناسب تولید با تقاضا سبب کاهش سطح عمومی قیمت ها می شود.

 

نکته ی قابل توجه دیگری که وجود دارد این است که: اگر حجم پول به وجود آمده صرف تولید نشود، در آینده ای نزدیک شاهد فاجعه ی اقتصادی خواهیم بود.

 

بیشتر بخوانید: جهش تولید

 

کلام آخر؛

تنها راه نجات اقتصاد کشور، جهش تولید است. در کنار دیگر عوامل بهبود اقتصادی، سرمایه گذاری در واحد های تولیدی به جای سپرده گذاری در بانک، می تواند راه گشای اقتصاد کشور باشد، از طرفی ساختار های غلط تولیدی سبب افزایش هزینه ها و کاهش بهره وری تولید شده است. از سویی دیگر، سیاست های ارزی غلط سبب مشکلاتی را در این زمینه به وجود آورده است.

 

یکی از مهم ترین سیاست های صهیونیسم و استکبار جهانی، فشار اقتصادی به کشور هایی است که زیر بار حرف زور نمی روند. مورد هدف قرار دادن اقتصاد یک کشور باعث زیر فشار رفتن قشر متوسط و پایین جامعه می شود. تنها راه نجات، وابستگی حداقلی به واردات و اقتصادی مقاوم در برابر فشار ها و تحریم ها است که این امر، فقط با رونق و جهش تولید در داخل کشور میسر است.

 

تولید چیست؟

در تعاریف اقتصادی، تولید عبارت است از: تهیه ی کالا ها و خدمات مورد نیاز به وسیله ی منابع و امکانات در دسترس.

 

اهمیت تولید ملی

تولید کالا یا ارائه و دریافت خدمت در داخل کشور، بسیار حائز اهمیت است، این نوع تولیدات، تولیدات ملی قلمداد می شوند.

امکان تحریم تولیدات ملی از سوی سران سلطه، تقریبا نزدیک به صفر است، چرا که کنترل میزان و کیفیت تولید در دست عوامل داخلی است.

البته رژیم صهیونیستی همراه با سازمان های اطلاعاتی آمریکایی، انگلیسی و… با نفوذ دادن جاسوس هایشان به درون بدنه ی نظارتی و حکومتی، دست به اقداماتی علیه تولید ملی زده است که این امر موجب زمین خوردن تولید ملی شده است.

 

اهمیت رونق تولید

همانطور که در بالاتر گفته شد، اسکتبار جهانی با نفوذی هایش موجب زمین خوردن تولید ملی شده است. برای خروج از زیر فشار اقتصادی، باید تولید ملی رونق پیدا کند، به همین دلیل سال ۹۸ توسط رهبر معظم انقلاب، سال رونق تولید نامگذاری شد.

تمام آحاد ملت وظیفه دارند از تولیدات ملی حمایت کنند تا به نقطه ای برسد که بتوان با استفاده از منابع در دسترس، به تولید بخش قابل توجهی از کالا های مورد نیاز در داخل کشور پرداخت.

همچنین باید تسهیلات قابل توجهی برای کارآفرینان و شرکت های دانش بنیان ایجاد شود، چرا که بسیاری از آنان دارای ایده های نابی هستند که با رشد دادن و عملی کردن آن ها می توان گامی موثر در جهت بی اثر کردن تحریم ها برداشت.

مورد دیگر، شفاف سازی همگانی در ارگان های حکومتی و دولتی به ویژه مجلس و وزارت خانه هاست.

با استفاده از شفاف سازی، می توان مهره های نفوذی که در قالب تصمیم گیران یا مشاوران مسئولان حوزه های امنیتی، سیاسی و اقتصادی در حال خرابکاری هستند را تشخیص داد.

بسیاری از مفاد قرارداد های تحریمی، توسط مهره های نفوذی از داخل کشور به دولت های تحریم کننده پیشنهاد می شود.

 

 

ضرورت جهش تولید

پس از سنگ اندازی عناصر نفوذی دست نشانده رژیم صهیونیستی و عدم حمایت از تولیدات ملی در سایه ی تبلیغات رسانه ای منفی، تولید ملی از رونق افتاد. در این شرایط، جهش تولید اهمیت پیدا می کند، به همین دلیل رهبر انقلاب سال ۹۹ را سال جهش تولید نامگذاری کرده است.

جهش تولید به معنای تولید حداکثری، ایجاد نوآوری، گسترده شدن دامنه ی تولیدات و استفاده از ظرفیت های موجود است.

برای رفع موانع تولید و میسر سازی جهش تولید، ابتدا باید زیر ساخت های لازم، اصلاح یا ایجاد شود.

از جمله زیر ساخت هایی که باید اصلاح یا ایجاد شوند عبارتند از:

 

  • اصلاح و به حداقل رساندن مراحل صدور مجوز ها

  • توسعه ی دولت الکترونیکی

  • توسعه ی گروه های تولیدی کوچک

  • اشباع بازار های داخلی و توسعه ی صادرات کالای ایرانی

  • استفاده از نخبگان ایرانی در تکمیل زنجیره ی خرید

  • گسترش صنایع تبدیلی در بخش کشاورزی

  • تکیه بر مزیت های بومی تولید

 

 

نقش بانک ها در جهش تولید

 

جهش تولید وابستگی بالایی به نظام بانکی کشور دارد، چرا که می تواند با تزریق پول به این عرصه، جان تازه ای به رونق و جهش تولید بدهد.

این یک معامله ی دو سر برد است؛ بانک ها با تزریق پول به عرصه ی تولید ملی، هم می توانند قیمت های افسار گسیخته را مهار کنند و هم سطح کمی و کیفی تولیدات ملی را بالا ببرند. از طرفی، با جان گرفتن تولیدات ملی، امکان اشتغال برای جوانان نیز فراهم می شود.

اگر پول در جامعه به سمت تولید نرود، موجب تورم و بالا رفتن قیمت اجناس می شود، که این امر به اقشار متوسط و پایین جامعه ضربه ی بزرگی وارد می کند.

البته سیاست های مربوط به سپرده گذاری از سوی بانک ها، باعث خارج شدن پول از عرصه ی تولید و ورود آن به عرصه ی سپرده گذاری شده است که این امر سبب افزایش حجم نقدینگی و در نتیجه بالا رفتن میزان تورم می شود.

 

 

نتیجه گیری ؛

تنها راه مقابله با سران سلطه و خارج شدن از زیر فشار اقتصادی، مقاومت اقتصادی، رونق و جهش تولید است، چرا که به گواه تاریخ، هر مملکتی که در مقابل مستکبران سر خم کرده است، آن ها را گستاخ تر از گذشته دیده است.

برای بهبود وضعیت اقتصادی، باید به تولید ملی و همچنین تولید کنندگان توجه کرد. اگر تولید ملی را بتوان به نقطه ی امنی رساند، می توان از زیر فشار اقتصادی بیرون رفت و به عبارتی دیگر: برگه برنده را از دشمن ربود. رشد تولید ملی در سایه ی توجه به جوانان توانمند در عرصه ی تولید، میسر می شود.

ارگان های نظارتی و دولتی به ویژه مجلس و وزارت خانه ها می توانند با اتخاذ سیاست های درست در بستری شفاف، به برداشتن موانع تولید یاری برسانند.

همچنین باید به وضعیت معیشتی نخبگان هم رسیدگی شود تا از مهاجرت آن ها به کشور های بیگانه جلوگیری شود.

اقتصاد یکی از مهم ترین مسائلی است که با زندگی بشر گره خورده و قابل جدا شدن نمی باشد. یک اقتصاد قوی یا ضعیف می تواند روی جنبه های نظامی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی به شدت تاثیر بگذارد.

تحریم، قحطی، بیکاری، شکاف طبقاتی، تورم، رکود و… نمونه هایی از پیامد های اقتصاد ضعیف است.

 

مسائل اقتصادی پیچیده هستند اما باید با آن ها آشنا بود. جامعه ای که ازمفاهیم و علل اقتصادی بی خبر باشد، قطعا محکوم به عقب ماندگی است. متاسفانه سران دنیا نمی خواهند که مردم از مفاهیم و علل اقتصادی باخبر باشند، چرا که مردم با آگاهی نسبت به یک مسئله و خطرات و ریسک های آن، قطعا بهتر از زمان نا آگاهی عمل خواهند کرد و دیگر نمی شود آن ها را با یک خبر یا یک مصاحبه فریب داد.

 

حال که از اهمیت اقتصاد و در هم تنیدگی آن با دیگر جوانب آگاه شده ایم، بهتر است با برخی مفاهیم اقتصادی نیز آشنا شویم:

 

 

کالا و خدمات

منظور از کالا همان اشیایی است که قابل لمس هستند و به وسیله مواد اولیه توسط دستگاه ساخته می شوند.

خدمات، قابل لمس نیستند و در اصل یک نوع کار یا خدمت به حساب می آِیند.

شستن ماشین توسط کارواش، نوعی خدمت است.

 

کالای مصرفی و واسطه ای

کالای مصرفی در واقع به آن دسته از کالاهایی گفته می شود که پس از تولید، مستقیما مصرف می شوند.

مثل لباس، دستمال کاغذی، وسایل ورزشی، لوازم برقی و…

 

کالا های واسطه ای نیز به کالا هایی گفته می شود که توسط کار خانه های تولیدی، خریداری شده و از آن ها برای تولید کالاهای دیگر استفاده می شود.

مثل آلومینیوم خریداری شده برای ساخت درب و پنجره.

 

واردات کالا های واسطه ای وابستگی کم تری نسبت به واردات کالا های مصرفی ایجاد می کند.

 

تولید ناخالص ملی (GNP)

قدرت اقتصادی کشور ها را با معیار های مختلفی می سنجند. از مهم ترین شاخص های سنجش، تولید ناخالص ملی است.

این مفهوم از روی کالا و خدمات تعریف می شود.

به زبان ساده ارزش پولی تمام کالا ها و خدماتی که افراد یک کشور در طول یک سال تولید کرده اند را تولید ناخالص ملی می نامند.

برای مثال فرض کنید درکشوری در طول یک سال، از فروش اتومبیل، ۳۰۰ میلیارد تومان، لوازم برقی، ۳۰ میلیارد تومان و از فروش مواد غذایی، ۵۰ میلیارد تومان به دست آمده است. با جمع زدن این ارقام، میزان تولید ناخالص ملی آن کشور نیز به دست می آید.

 

منظور از کلمه ی ناخالص، این است که در حین تولید یک محصول، دستگاه دچار فرسودگی جزئی یا خرابی می شود و باید تعمیر یا جایگزین شود.

اگر هزینه ی تعمیر یا جایگزینی را از تولید ناخالص ملی کم کنیم به مقدار خالص می رسیم.

منظور از کلمه ی ملی، این است که اگر محصولی توسط اعضای یک ملت تولید شود، در دسته ی تولیدات ناخالص ملی قرار می گیرد، اگر چه این افراد در خارج از کشور به تولید مشغول باشند.

 

تولید ناخالص داخلی (GDP)

این مفهوم تفاوت چندانی با مفهوم تولید ناخالص ملی ندارد. اعداد و ارقام هر دو نزدیک به هم می باشد. تنها تفاوت میان تولید ناخالص ملی و داخلی در این است که در تعریف مفهوم تولید ناخالص داخلی، فقط تولید در داخل کشور مورد نظر است خواه محصول ایرانی باشد یا خارجی.

مثلا اگر یک شرکت چینی درون ایران گوشی تولید کند، جزء تولیدات ناخالص داخلی محسوب می شود.

 

درآمد ملی و درآمد سرانه

مجموع درآمدی که در طول سال به اعضای یک ملت پرداخت می شود، درآمد سالانه نامیده می شود.

اگر درآمد سالانه را بر تعداد جمعیت یک کشور تقسیم کنیم، میزان درآمد سرانه آن کشور به دست می آید.

 

ارزش افزوده

به زبان ساده زمانی که یک کالا از یک مرحله از تولید به مرحله دیگری می رود، ارزش پولی آن نیز بالاتر می رود.

به عبارت دیگر ارزش افزوده، تفاوت بین ارزش محصول تولید شده با مجموع ارزش مواد اولیه، به علاوه ی ارزش پولی ملزومات، به علاوه ی ارزش پولی کالا های واسطه ای استفاده شده در تولید آن می باشد.

 

قانون عرضه وتقاضا

به زبان ساده تقاضا همان میل مشتری برای خرید و عرضه، همان در معرض گذاشتن اجناس برای فروش است.

اگر میزان تقاضا بالا باشد ولی عرضه پایین باشد، افزایش قیمت ها و اگر میزان تقاضا کم باشد و عرضه بالا باشد، کاهش قیمت ها را به همراه خواهد داشت.

 

تورم

در واقع افزایش عمومی سطح قیمت ها را تورم می گویند.

به زبان ساده تر هرگاه مقدار پول موجود در جامعه بیش تر از میزان تولید باشد، تورم به وجود می آید.

این به معنی است که تعداد مشتری بیشتر از تعداد اجناس مورد نظر است و بر اساس قانون عرضه و تقاضا، قیمت ها افزایش پیدا می کنند.

 

نقدینگی

به طور کلی میزان کل پول موجود در کشور را نقدینگی می گویند.

از اسکناس و مسکوکات (سکه ها) گرفته تا شبه پول (سپرده، پس انداز و…) همه این ها جزء نقدینگی به حساب می آیند.

 

پایه پولی

تمام پولی که در دست مردم است، به علاوه ی سپرده های بانکی، به علاوه وجوه نقد نگهداری شده در بانک ها، پایه پولی کشور را تشکیل می دهند.

تجارت و بازرگانی سال های زیادی است که توسط افراد انجام می شود و در آینده نیز همچنان وجود خواهد داشت. هر چند روند انجام این فعالیت به مرور زمان تغییر کرده، ولی داد و ستد کالا همیشه یکی از مهم ‌ترین نیاز های بشر بوده و در آینده نیز ادامه خواهد داشت. با این حال، بازرگانی و داد و ستد کالا مستلزم مهارت در برخی حوزه ‌ها می باشد که یکی از مهم‌ترین آنها تسلط بر واژگان تجارت بین ‌المللی است.

امروزه کار مبادله و امور مربوط به داد و ستد کالا ها و خدمات، به دلیل پیشرفت های علمی و متنوع تر شدن نیاز های جامعه، بسیار وسیعتر و پیچیده تر از گذشته شده و بخش وسیعی از فعالیت های انسانی را به خود اختصاص داده است.

مدیریت بازرگانی از مهمترین بخش های مدیریت شرکت های تجاری است. در صورتی یک شرکت می تواند بین خود، مشتریان و خریداران روابط تجاری خوبی برقرار کند که از یک مدیر بازرگانی با تجربه و موفق بهره مند باشد. شخصی که مدیریت بازرگانی یک شرکت یا سازمان را قبول می کند، در جذب مشتریان و ارائه خدمات یک شرکت نهایت تلاش خود را به کار می گیرد. در اصل مدیر بازرگانی کسی است که نقش اصلی در سود و زیان شرکت ها دارد.

افرادی که در زمینه بازرگانی خارجی فعالیت می کنند باید با اصطلاحات بازرگانی آشنا باشند زیرا این واژگان به صورت متفق‌ القول مورد قبول تمام کشور ها، تجار و بازرگانان جهان است. در مکاتبات تجاری و هم در مذاکرات بازرگانی لازم است حتما با این اصطلاحات آشنایی داشته باشید زیرا عدم تسلط بر آن ها، افراد را به دردسر می اندازد.

انواع بازرگانی

 

فعالیت های بازرگانی بر اساس موقعیت مکانی و حیطه جغرافیایی به صورت زیر دسته بندی می شوند:

۱.     بازرگانی داخلی

در صورتیکه عملیات بازرگانی در داخل مرز های یک کشور انجام شود، از آن به عنوان بازرگانی داخلی یاد می کنند. در حقیقت محور فعالیت های بازرگانی داخلی، علاوه بر تامین نیاز ها از طریق منابع داخلی بر اساس داد و ستدها بر اساس پول رسمی آن کشور انجام می شود.

۲.     بازرگانی خارجی

به تمامی فعالیت های بازرگانی که در خارج از مرز های یک کشور انجام می شود، بازرگانی خارجی می گویند. هدف از بازرگانی خارجی، تامین تجهیزات مورد نیاز با قیمت ارزان تر، مناسب تر و کسب منفعت و سود حاصل از بازرگانی است. در بازرگانی خارجی، بودجه ای که برای معاملات بازرگانی مبادله می شود، از طریق پول خارجی یا همان ارز می باشد.

۳.     بازرگانی منطقه ای

اگر معاملات بازرگانی بین دو یا چند کشور در یک منطقه جغرافیایی انجام شود، به آن بازرگانی منطقه ای گفته می شود. کشور هایی که در بازرگانی منطقه ای شرکت می کنند، از نظر تجارت خارجی بین هم قائل به امتیازات و تسهیلاتی می شوند که در صورت عدم وجود قرارداد بازرگانی منطقه ای، آن تسهیلات و امتیازات برایشان وجود نخواهد داشت.

 

اهداف بازرگانی منطقه ای

در بازرگانی منطقه ای اهداف مهمی باعث همکاری کشور های منطقه برای بازرگانی می شود که شامل موارد زیر می باشد.

  • افزایش استاندارد زندگی مردم منطقه
  • فراهم نمودن اشتغال برای ساکنان منطقه
  • سهیم شدن در استفاده از منابع یکدیگر
  • به وجود آمدن تسهیلات در عملیات بازرگانی
  • افزایش سطح تولید کارخانه ها
  • سهیم شدن در خطر های احتمالی که متوجه اقتصاد کشور های منطقه می گردد
  • ایجاد یک سد دفاعی اقتصادی در منطقه برای مقابله با کشور هایی که از لحاظ بازرگانی به رقابت با کشور های عضو بازرگانی منطقه ای بر می خیزند.

 

مفاهیم پایه بازرگانی:

در بازرگانی مفاهیمی وجود دارد که برای شناخت شما چند نمونه از آن ها بیان کرده ایم. این مفاهیم شامل موارد زیر است.

مبادله

دادن جنس و گرفتن کالا از دیگران، مبادله نام دارد. این مفهوم حتی در زمانی که مبادله در آن با پول انجام می شود نیز صادق است.

تجارت

منظور از تجارت انجام مبادله و داد و ستد با هدف کسب سود می باشد.

بازرگانی

بازرگانی به فعالیت هایی گفته می شود که در جریان مبادله کالا و یا خدمات از مرحله تولید (تهیه و تامین مواد خام، فعالیت های مربوط به ساخت و یا ارائه خدمت و …) تا زمانی که به دست مصرف کننده می رسد (حمل و نقل، توزیع و .) را شامل می شود.

بازرگان

بازرگان به شخصی می گویند که با توجه به موقعیت زمانی و مکانی، امور مربوط به تشخیص نیازها و  خدماتی را بر عهده دارد که عرضه آنها مستلزم صرفه جویی و سود دهی لازم است. در حقیقت بازرگانی ساز و کاری است که هسته اصلی سرمایه داری را تشکیل می دهد. هر کس به انجام کارهای بازرگانی بپردازد، بازرگان نامیده می شود.

 

کارت بازرگانی چیست و چرا لازم است کارت بازرگانی داشته باشیم؟

اخذ کارت بازرگانی برای تجارت، واردات و صادرات کالا طبق قانون تجارت ایران لازم و ضروری است. در واقع فقط افرادی می ‌توانند به واردات و صادرات کالا اقدام نمایند که کارت بازرگانی دریافت کرده اند. کارت بازرگانی هم به صورت حقیقی و هم به صورت حقوقی قابل دریافت است یعنی یک فرد هم می ‌تواند به عنوان مدیر یک شرکت برای دریافت کارت بازرگانی اقدام کند، هم به عنوان شخص.

انواع کارت بازرگانی شامل موارد زیر می باشد:

  • کارت بازرگانی تجاری
  • کارت بازرگانی خدماتی
  • کارت بازرگانی تولیدی یا صنعتی
  • کارت بازرگانی موردی

خوب است بدانید که یک فرد نمی ‌تواند دو کارت حقیقی یا دو کارت حقوقی داشته باشد اما می ‌تواند یک کارت حقیقی و یک کارت حقوقی دریافت نماید. توجه داشته باشید که اعتبار کارت بازرگانی از تاریخ صدور، ۱ تا ۵ سال است و دارنده کارت نیاز است در موعد مقرر نسبت به تمدید کارت مراجعه نماید.