دهکده اقتصادی بین الللی امید جلین (داباج)

نوشته‌ها

یادداشت/علی سرزعیم، اقتصاددان

این روزها بحث تغییر سیاست حمایتی در کالاهای اساسی و استفاده یا عدم استفاده از کوپن مطرح است. این وضعیت موجب شده که برخی با یادآوری تجربه دهه ۶۰ با استفاده از روش کوپن یا همان جیره بندی مخالفت کنند و آن را نوعی عقب‌رفت به سه دهه گذشته قلمداد کنند. همانگونه که در ادامه نشان داده خواهد شد، کوپن روشی است که محاسن و در عین حال معایب خود را دارد و وجود این معایب به تنهایی برای نفی آن کافی نیست، بلکه باید آن را با شیوه‌های حمایتی رقیب در امر کالاهای اساسی مقایسه کرد و آنگاه به قبول یا رد این شیوه نظر داد.

از دید اینجانب تنها سه روش حمایتی در کالاهای اساسی وجود دارد. بهترین روش حمایت نقدی یا همان پرداخت یارانه نقدی است که یا به شکل هدفمند پرداخت می‌شود که ایده‌آل است یا به شکل فراگیر پرداخت می‌شود. در این روش دولت هیچ مداخله قیمتی انجام نمی‌دهد یا هیچ نوع جیره‌بندی انجام نمی‌دهد. بدترین شیوه، شیوه متعارف و رایجی است که هم اکنون دولت انجام می‌دهد؛ یعنی تلاش می‌شود با اختصاص ارز ارزان یا نهاده‌های ارزان مثل وام ارزان، انرژی ارزان و امثال آن قیمت کالاهای اساسی موردنظر پایین نگه داشته شود.

به باور اینجانب سیاست جیره‌بندی یا اعطای کوپن (اعم از هدفمند یا فراگیر) گزینه‌ای بینابینی است؛ یعنی نه به خوبی یارانه نقدی است و نه به بدی سیاست یارانه قیمتی فراگیر؛ لذا اگر سیاستگذار به اشتباه و به هر دلیلی از اجرای یارانه نقدی خودداری می‌کند، گزینه جایگزین تداوم سیاست یارانه قیمتی فراگیر نخواهد بود بلکه اجرای سیاست جیره‌بندی یا کوپن سیاست قابل قبول و قابل دفاعی خواهد بود.

برخلاف آنچه در تبلیغات گفته می‌شود، استفاده از کوپن بازگشت به عقب نیست؛ یا اگر هم هست، تداوم سیاست یارانه قیمتی فراگیر سیاستی عقب‌مانده‌تر است. اگر قرار است روزآمد رفتار کنیم باید سیاست یارانه نقدی را اتخاذ کنیم! تابوسازی از اجرای سیاست یارانه نقدی است که ما را به عقب می‌کشاند و اگر قرار است عقب‌گردی نباشد باید سیاستگزار را به اتخاذ سیاست یارانه نقدی سوق داد.

ممکن است این سوال برای خواننده ایجاد شود که با چه ملاکی می‌توان رتبه‌بندی مذکور را توجیه کرد؟ پاسخ در دو معیار متعارف در اقتصاد بخش عمومی است که عبارتند از کارایی و برابری. وقتی دولت سیاست یارانه قیمتی فراگیر را اتخاذ می‌کند، هم در نظام تولید اقلام مذکور ناکارایی ایجاد می‌شود و هم عدالت مخدوش می‌شود. مثلاً وقتی دولت خود را متعهد می‌کند که قیمت گوشت پایین بماند، معمولاً یکی از این روش‌های پرخطا رخ می‌دهد. یا دولت افزایش قیمت گوشت را ممنوع می‌کند که این امر انگیزه تولید گوشت (یعنی دامداری) را مخدوش می‌کند و معمولاً موجب قاچاق یا رشد بازار سیاه و غیررسمی می‌شود و بی‌دلیل مواجهه‌ای میان دولت و مردم ایجاد می‌کند و بی دلیل پرونده‌های قضایی به‌وجود می‌آورد. این سیاست چون معمولاً جواب نمی‌دهد معمولاً اعتبار دولت را مخدوش می‌کند و یک شکست به لیست شکست‌های سیاستگذاری می‌افزاید. به این مشکلات این عیب را نیز اضافه کنید که معمولاً با فساد گسترده همراه می‌شود و در شرایطی که کشور با کمبود منابع مواجه است، رشد فساد نارضایتی را بیشتر کرده و اعتماد عمومی را زایل می‌کند.

اینها اشکالاتی است که ناکارایی این سیاست را نشان می‌دهد. اشکال بزرگ دوم آن ناعدالتی است، زیرا بیشتر در خدمت اقشار برخوردار است زیرا وقتی قیمت اقلام اساسی پایین نگه داشته می‌شود انگیزه مصرف را بیشتر می‌کند و کسانی که درآمد بیشتری دارند مصرفشان از کالاهای اساسی را افزایش می‌دهند و به این ترتیب سهم اقشار ضعیف از کالاهای اساسی و یارانه‌ای که به آن اختصاص یافته کمتر از اقشار برخوردار می‌شود. به این ترتیب هدف برابری و عدالت نیز تامین نمی‌شود.
پرداخت کوپن یا جیره‌بندی موجب می‌شود که مشکل بی عدالتی حل و تضمین شود که بهره‌مندی اقشار مختلف از یارانه اختصاص یافته مساوی باشد. این روش چون سیستم دو نرخی یعنی نرخ آزاد و نرخ کوپن را به رسمیت می‌شناسد، ناکارایی کمتری دارد و انگیزه‌های تولید برای فروش به نرخ آزاد را سرکوب نمی‌کند. در عین حال چون بخشی از کالا که به نرخ آزاد فروخته می‌شود معمولاً بزرگ‌تر است. فساد ناشی از دو نرخی بودن کمتر از سیاست مربوط به یارانه قیمتی فراگیر است ولی این فساد کماکان وجود دارد و صفر نمی‌شود.

یک اشکال بزرگ‌تر کوپن این است هزینه معامله‌ای را به افراد تحمیل می‌کند؛ یعنی کسی که گوشت کمتر و برنج بیشتری می‌خواهد ناچار می‌شود کوپن گوشت خود را بفروشد تا کوپن برنج بخرد و به این ترتیب شغل دلالی کوپن ایجاد می‌شود. چون در این خرید و فروش قیمت فروش افت و قیمت خرید افزایش پیدا می‌کند تا دلال نیز سود کند، هزینه‌ای به مردم تحمیل می‌شود. گاه خرید و فروش کوپن ممنوع می‌شود و مردم مجبور می‌شوند گوشت و برنج را خریداری کنند و آنگاه در کنار خیابان آنها را با هم معامله کنند که نوعی هزینه معامله و تحقیر در حق آنهاست. امروزه با بهره‌گیری از سیستم فناوری اطلاعات و کارتهای هوشمند می‌توان این مشکل را به کلی حل کرد و فرد را مخیر کرد تا از سهمیه کوپن خود استفاده کند و یا معادل نقدی آن را دریافت کند. به این ترتیب این هزینه معامله منتفی می‌شود.

بهترین نظام، پرداخت یارانه نقدی است. در این نه نظام انگیزشی تولید مختل می‌شود و نه نظام دو نرخی فسادآمیز وجود دارد و نه نابرابری در مصرف و استفاده از یارانه کالاهای اساسی وجود دارد و نه هزینه معامله‌ای به آنها تحمیل می‌شود. اگر دولت بتواند یارانه نقدی را به شکل هدفمند پرداخت کند که ایده آل خواهد بود و حمایت از اقشار ضعیف موثرتر خواهد شد اما اگر تشخیص افراد مستحق از غیرمستحق دشوار باشد و هزینه سیاسی زیادی را به سیاست گذار تحمیل کند پرداخت یکسان و فراگیر، گزینه مرجح و قابل توصیه خواهد بود. در هر دو حالت، یارانه نقدی از یارانه قیمتی و جیره‌بندی بهتر است.

با این توضیحات مشخص می‌شود که در شرایطی که توزیع یارانه نقدی مورد تایید سیاست گذار نیست اجرای سیاست توزیع کوپن گزینه بهتری از تداوم وضع موجود است و باید از آن دفاع کرد.

مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی در گزارشی با حمایت از برنامه اقدام ملی تولید و عرضه مسکن، اعلام کرد: تولید مسکن در کشور به سالانه ۳۵۰ هزار واحد کاهش یافته است.

به گزارش خبرنگار مهر، مرکز پژوهش های مجلس در گزارشی به بررسی برنامه تولید و عرضه مسکن که در چند ماه اخیر و با تغییر وزیر راه و شهرسازی از سوی محمد اسلامی ارائه شده، پرداخته است.

در این گزارش تحلیلی، با تأکید که بر اینکه بخش مسکن در پی بروز برخی مشکلات در اقتصاد کشور، دچار نارسایی هایی شده است، آمده: تحریمها، کاهش فروش نفت، کاهش ارزش پول ملّی و سایر مشکلات اقتصادی در یک سال گذشته سبب تشدید مشکل تولید و عرضه مسکن در کشور شده است.

همچنین پژوهشگران مرکز پژوهش های مجلس نبود قانون مالیات بر عایدی سرمایه را نیز از دلایل بروز نوسانات شدید قیمتی در بازار مسکن مؤثر دانسته و می گویند: فعالیتهای بدون محدودیت سوداگران مسکن وضعیت پرتلاطم اقتصاد مسکن را وخیمتر کرده که این مسئله به دنبال نوسان های شدید ارز و سکه و ایجاد تناظر با این بازارهای موازی در یک سال گذشته شدت بیشتری پیدا کرده است.

پیشنهاد مرکز پژوهش های مجلس برای ساماندهی بازار مسکن: افزایش سقف وام+تصویب قانون مالیات بر عایدی

پیشنهاد مرکز پژوهش های مجلس برای رفع مشکلات بخش مسکن به دو اقدام مهم برمی گردد: نخست افزایش سقف وام و اولویت پرداخت به خانه اولی ها در راستای کاهش شکاف استطاعت و قیمت و تأمین سهم بیشتری در توانمندسازی اقشار متوسط برای خانه دار شدن و دوم، وضع مالیات بر عایدی و معاملات مکرر مسکن جهت محدودسازی دلالی و سوداگری و کمک به متقاضیان واقعی.

در گزارش مرکز پژوهش های مجلس، تحولات بازارهای موازی خصوصاً ارز و سکه را عامل افزایش دو برابری قیمت مسکن در یک سال و همچنین وقوع نوسانات شدید قیمتی در هر ماه دانسته و از سوی دیگر در کاهش شدید معاملات مسکن دخیل دانسته است.

بر اساس سرشماری نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، تعداد کل خانوارهای ایرانی ۲۴ میلیون خانوار و تعداد واحدهای مسکونی کشور، ۲۵ میلیون و ۴۰۰ هزار واحد است که ۲۲ میلیون و ۸۰۰ هزار واحد دارای سکنه و ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار واحد مسکونی خالی است. همچنین ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار خانواده ایرانی بدون مسکن مستقل هستند و با خانوارهای دیگر زندگی می کنند. با توجه به اینکه شاخص خانوار در واحد مسکونی باید ۱ باشد (به ازای هر خانواده یک واحد مسکونی) و هر چه این شاخص به یک نزدیکتر باشد، وضعیت توسعه یافتگی تری برای کشور متصور خواهد بود، این شاخص در کشور ما ۱.۰۶ است که رقم مناسبی به نظر می رسد. حتی اگر تعداد واحدهای مسکونی خالی را نیز در نظر بگیریم که در نتیجه تعداد کل مساکن کشور از خانوارها بیشتر خواهد شد، این شاخص به کمتر از یک می رسد.

بر اساس اعلام مرکز پژوهش های مجلس، سالانه ۷۰۰ هزار ازدواج و ۱۷۰ هزار طلاق ثبت می شود که بخش مهمی از خانوارهای مطلقه به بازار تقاضای انباش مسکن وارد شده و مجموعاً تقاضای مسکن در هر سال، ۸۰۰ هزار واحد است. این در حالی است که در ۵ سال اخیر، متوسط تولید سالیانه مسکن به ۳۵۰ هزار واحد در سال کاهش یافته است.

حمایت از برنامه اقدام ملی تولید و عرضه مسکن

در بخش دوم این گزارش، با اشاره به برنامه اقدام ملی تولید و عرضه مسکن که وزارت راه و شهرسازی برای احداث ۴۰۰ هزار واحد مسکونی در کشور تا پایان سال ۱۳۹۹ برنامه ریزی کرده و شامل ۲۰۰ هزار واحد در شهرهای جدید، ۱۰۰ هزار واحد در بافت فرسوده و ۱۰۰ هزار واحد از سوی بنیاد مسکن انقلاب اسلامی می شود به همراه برنامه تکمیل ۵۰۰ هزار واحد مسکن مهر باقی مانده که در حال حاضر به ۴۰۰ هزار واحد رسیده، از این برنامه دولت حمایت شده است.

همچنین مرکز پژوهش های مجلس دو برنامه افزایش سقف وام ساخت مسکن و نیز برنامه ایجاد بازار تعهدی مصالح ساختمانی مبنی بر کاهش قیمت تمام شده مصالح ساختمانی برای سازندگان نیز مورد حمایت بوده است.

رئیس ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز از شناسایی ۶ میلیون شماره حساب بانکی فعال در پولشویی و قاچاق خبر داد و گفت: از این تعداد، ۵ میلیون شماره حساب مسدود شد.

به گزارش خبرنگار مهر، علی مویدی در نشستی خبری که هم اکنون در حال برگزاری است، اظهار داشت: با تلاشی که صورت گرفت در ایام اخیر دیگر شاهد خروج کالاهای اساسی از کشور نبوده‌ایم.

رئیس ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز با اشاره به مبارزه با قاچاق پوشاک، گفت: سال پیش واردات پوشاک ممنوع بود و شاهد ارتقای تولید پوشاک در کشور بودیم و امروز برند تولیدات به صورتی شده است که تمایل به قاچاق کاهش یافته است.

وی ادامه داد: اگر از ورود کالاهای کامل به کشور جلوگیری کنیم، شاهد اتفاقات خوبی خواهیم بود.

مویدی به رجیستری تلفن همراه اشاره کرد و افزود: با همکاری دستگاه‌های مربوطه شاهد رجیستری تلفن همراه بودیم. اگرچه مافیا کارشکنی‌های زیادی کرد اما در این مسیر گام‌های خوبی برداشتیم و امروز شاهد برقرار بودن ارتباط گمرک و ناجا در جهت احقاق حق دولت هستیم و راه را بر قاچاقچیان بستیم.

وی همچنین با اشاره به شفاف سازی فرایند تجارت و اقتصاد کشور، گفت: در سال ۹۲ شاهد فعالیت ۶ میلیون شماره حساب مخدوش در کشور وجود داشت که در بحث پولشویی و قاچاق فعال بودند؛ در طی این سال‌ها تلاش شد و از ۶ میلیون شماره حساب مخدوش، بیش از ۲ میلیون شماره حساب حقیقی را شناسایی و مسدود کردیم. امروز شماره حسابی نداریم که مربوط به فردی باشد که مظنون است.

این مقام مسئول اظهار داشت: همچنین از ۶ میلیون شماره حساب مخدوش، بیش از ۳ میلیون شماره حساب افراد حقوقی بود که از این تعداد بیش از ۲ میلیون شماره حساب مسدود و ۷۰۰ هزار شماره هم پالایش و در اینده نزدیک تعیین تکلیف می‌شود.

وی افزود: از سویی دیگر ۵۸۲ هزار حساب بانکی فاقد شماره فراگیر اتباع بیگانه که با تخلف بانک‌ها و افراد باز شده بودند همگی مسدود شد و کمتر از ۱۰ هزار شماره حساب باقی مانده است.

مویدی گفت: در این راستا دستگیری هم داشتیم.

برای کودک شش ماهه حساب بانکی افتتاح کرده بودند

وی با بیان اینکه اقتصاد پنهان در یک فضای آلوده که نظمی ندارد شکل می گیرد، گفت: اقتصاد پنهان از فعالیت های بانکی گرفته تا بازرگانی را در بر می گیرد.

رئیس ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز افزود: یکی از راه های موثر در پیشگیری از پدیده قاچاق جلوگیری از فعالیت های مالی و بانکی مشکوک است، از این رو از سال ۹۲ بدنبال شفاف سازی حساب های بانکی بودیم.

مویدی افزود: به عنوان مثال برای فرد شش ماهه حساب بانکی افتتاح کرده بودند که این نشان دهنده سهل انگاری کارمند بانک است از این رو با همکاری نظام بانکی تلاش شد که شماره حساب های بانکی دارای شناسنامه و هویت شوند.

رئیس ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز تاکید کرد: در حال حاضر سوءاستفاده از شماره حساب های بانکی به حداقل رسیده است. امروز دیگر بانک های ما به لحاظ سامانه های جدید و همکاری های بین دستگاهی، از این آلودگی نسبتاً پاک شده اند.

کاهش قاچاق سوخت به ۸ میلیون لیتر در روز

وی در ادامه در خصوص قاچاق سوخت با بیان اینکه عدم شفافیت یکی از دلایل بروز قاچاق سوخت است، گفت: ستاد تلاش کرده از نقطه تولید تا مصرف این فرآیند را ساماندهی و سیستماتیک کند.

مویدی افزود: البته نمی گویم به صورت صددرصدی تمام کارها انجام شده اما همکاری وزارت نفت و سایر دستگاه ها اثرگذاری خوبی در این حوزه داشته است.

رئیس ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز ادامه داد: سال گذشته میانگین قاچاق سوخت ۱۱ میلیون لیتر در روز بود که با تلاش هایی که صورت گرفت توانستیم این عدد را به ۸ میلیون لیتر برسانیم.

وی ادامه داد: البته با توجه به قیمت پایین سوخت در کشور زمینه برای سوءاستفاده افراد سودجو فراهم است و تا زمانی که قیمت را به حد متعارف نرسانیم هر لحظه احتمال دارد سوخت از کشور قاچاق شود.

کشف دستگاههای استخراج بیت کوین

مویدی در خصوص قاچاق دستگاه های استخراج بیت کوین گفت: همکاران ما توانسته اند در بحث کشف دستگاه های استخراج بیت کوین اقدامات قابل توجهی انجام دهند اما در مورد تعداد این دستگاهها فعلاً نیازی به رسانه ای کردن این موضوع نیست.

مبارزه هدفمند با قاچاق پوشاک در هشت استان / ‏‬تهران پاکسازی شد

رئیس ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز در پاسخ به سوال خبرنگار مهر در خصوص مبارزه با برندهای پوشاک قاچاق اظهار داشت: در سال ۹۶ و ۹۷ بیش از صد مجتمع را در تهران شناسایی کردیم که دارای تابلوهای غیرقانونی بودند و حتی اسامی داشتند که به ادبیات اسلامی ما ضربه می زد.

وی افزود: با همکاری تعزیرات و دستگاه قضایی توانستیم در تهران یک پاک سازی خوبی انجام دهیم و در حال تعمیم دادن این موضوع به استان ها نیز هستیم.

مویدی گفت: در حال حاضر هشت استان به صورت هدفمند برای مبارزه با برندهای قاچاق در دستور کار قرار دارند.

پیشرفت ۷۰ درصدی برخی سامانه های مبارزه با قاچاق

رئیس ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز در پاسخ به سوال دیگر خبرنگار مهر درباره پیشرفت سامانه ها اظهار داشت: در سال ۹۲ قانونی وضع شد تا سامانه هایی برای مقابله با قاچاق راه اندازی شود که البته تا سال ۹۷ به دلیل تعلل برخی دستگاه ها پیشرفت آنچنانی نداشتیم.

وی ادامه داد: اما امسال با توجه به دستور شخص رئیس جمهور و وزیر کشور و اهتمام همه دستگاه ها رشد چشمگیری در سامانه ها داشتیم و می توانم بگویم در برخی از دستگاه ها شاهد رشد ۷۰ درصدی سامانه ها نیز بودیم.

ساماندهی صادرات کشور از طریق سامانه اعتبار سنجی بازرگانان

مویدی در رابطه با تخلفات صادراتی گفت: سال گذشته سامانه اعتبار سنجی بازرگانان فعال شد که البته هنوز تکمیل نشده و نیازمند دیتاهای بیشتری است.

رئیس ستاد مرکزی مبارزه با قاچاق کالا و ارز ادامه داد: پیش از این اتاق بازرگانی هیچ گونه همکاری نداشت اما با پیگیری های ستاد اتاق بازرگانی نیز اطلاعات خود را به وزارت صمت ارائه می دهد.

وی ادامه داد: تا زمانی که رتبه اعتباری و صلاحیت صادرکننده تایید نشود نمی تواند صادراتی داشته باشد. این موضوع به منزله عدم کارایی کارت های یک بار مصرف و جعلی بازرگانی است.

۱۳ میلیون دلار قاچاق ارز در سال ۹۷

وی همچنین در رابطه با قاچاق ارز گفت: سال گذشته با پیگیری هایی که انجام دادیم توانستیم ۱۳ میلیون دلار ارز قاچاق شده را کشف کنیم.

وی افزود: ارز حاصل از این برخورد نیز در اختیار بانک مرکزی و مراجع ذی صلاح قرار گرفت.

مویدی همچنین در رابطه با محصولات قاچاقی که در شهر بانه عرضه می شود، گفت: نمی توانیم بگوییم هر چه در شهر بانه عرضه می شود قاچاق است چرا که سال پیش دولت اقدام به ساماندهی کولبران کرد و مقررات خوبی تبیین و سهم دولت، ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز و کولبر تعیین شد.

تشکیل ۱۳۰ هزار پرونده در حوزه مبارزه با قاچاق

مویدی با بیان اینکه سال گذشته ۱۳۰ هزار پرونده در حوزه مبارزه با قاچاق تشکیل شد، گفت: ارزش این پرونده ها ۷۴ هزار میلیارد ریال بود که نشانگر رشد سه برابری ارزش این پرونده ها نسبت به سال ۹۶ است.

درحالی که برخی کارشناسان ازاجرای طرح محدودیت کشت برنج اظهارنگرانی می کنند، به گفته مسئولان وزارت جهاد حداقل ۱۴محصول به عنوان جایگزین کشت برنج دراین طرح معرفی شده واز کشاورزان حمایت می شود.

به گزارش خبرنگار مهر، بحث چالش برانگیزِ ممنوعیت و محدودیت کشت برنج در استان‌های غیر شمالی که سال ۹۳ از سوی وزارت جهاد کشاورزی به منظور مدیریت مصرف آب، مطرح شد مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان و تولیدکنندگان قرار گرفت، چرا که آنان معتقدند این طرح نمی‌تواند راهکار مناسبی برای مدیریت مصرف آب باشد ضمن اینکه اشتغال و معیشت کشاورزان را با مشکلات جدی مواجه خواهد کرد. شهریورماه سال گذشته، فرامک عزیزی، مدیرکل دفتر غلات و محصولات اساسی وزارت جهاد کشاورزی اعلام کرد: سیاست وزارت جهاد کشاورزی محدود کردن کشت برنج در تمام استان‌ها به جز در دو استان شمالی گیلان و مازندران است.

وی با بیان اینکه دلیل این مسئله محدودیت منابع آبی و تبخیر شدید است، گفت: در دیگر استان‌ها طی پروسه سه تا پنج ساله کشت برنج متوقف خواهد شد.

با این حال، در پی شرایط مناسب بارش‌ها در سالجاری و قیمت مقرون به صرفه برنج در بازار، کشاورزان اقدام به کشت این برنج در نقاط مختلف کشور کرده‌اند و این تصور برای برخی به وجود آمده که محدودیت کشت لغو شده و کشاورزان می‌توانند در نقاط غیرشمالی نیز برنج کشت کنند. اما مسئولان وزارت جهاد کشاورزی این مساله را رد کردند.

یکی از معاونان وزیر جهاد در این زمینه به خبرنگار مهر گفت: در واقع به دلیل شرایط جوی مناسب، امسال برای کشاورزان سخت‌گیری نشد.

همچنین، رضا سرافرازی، مدیر کل امور آب وزارت کشاورزی با بیان اینکه طرح محدودیت کشت برنج در کشور همچنان اجرا می‌شود، گفت: هیئت وزیران هیچ تغییری در این مصوبه ایجاد نکرده است. وی در نشستی خبری در پاسخ به پرسش خبرنگار مهر مبنی بر اینکه به گفته تولید کنندگان، طرح محدودیت کشت برنج در برخی مناطق لغو شده است، گفت: تغییر در این مصوبه فقط توسط هیئت وزیران امکان پذیر است و تاکنون هیئت وزیران هیچ تصمیمی در این زمینه نگرفته است.

سرافرازی با اشاره به تعیین الگوی کشت برای محصولات کشاورزی، توضیح داد: وزارت جهاد کشاورزی تقریباً برای تمام دشت‌های کشور الگوی کشت مشخص کرده است. ولی در این زمینه با برخی مشکلات مواجه هستیم.

به دلیل قیمت مناسب و بارندگی‌های خوب، کشاورزان مایل به کشت برنج هستند

وی با بیان اینکه برنج در ۱۷ استان کشور کشت می‌شود، ادامه داد: اما با توجه به شرایط بارندگی در سال جاری و قیمت برنج در کشور کشاورزان به کشت این محصول رغبت دارند و وزارت جهاد کشاورزی نیز نمی‌تواند برخورد جدی با تولید کنندگان انجام دهد بنابراین در چنین شرایطی نیاز است که سایر دستگاه‌ها مانند استانداری‌ها، فرمانداری‌ها، وزارت نیرو و قوه قضائیه به این مسئله ورود کنند.

با این وجود، محدودیت کشت در استان‌های غیرشمالی همانطور که در ابتدای بحث اشاره شد چالش‌های بسی ۵ اری را می‌تواند به دنبال داشته باشد و دولت قبل از هر چیز باید با برنامه ریزی صحیح و مدون راه حلی صحیح برای برطرف کردن این چالش‌ها از جمله تأمین برنج مورد نیاز کشور در دو استان شمالی، ارائه کشت جایگزین مناسب به کشاورزان، تدوین الگوی کشت مناسب و … کند تا طرح مذکور به نحو مطلوب اجرا شود.

در همین زمینه فرامک عزیز کریمی، مدیرکل دفتر غلات و محصولات اساسی وزارت جهاد کشاورزی در گفتگو با خبرنگار مهر به تبیین جزئیات سیاست‌ها و برنامه‌های وزارت جهاد کشاورزی در این راستا پرداخت و اظهارداشت: ممنوعیت و محدودیت کشت برنج در استان غیر شمالی به جز گیلان و مازندران براساس تصویب نامه هیئت وزیران بوده و مقرر است در طی مدت سه سال سطح زیر کشت برنج در استان‌های مذکور به حداقل برسد.

از کشاورزان حمایت می‌شود و آنها را در تولید محصولات جایگزین هدایت می‌کنیم

وی با بیان اینکه در این راستا به منظور هدایت و حمایت کشاورزان راهکارهایی در نظر گرفته شده است، گفت: برای عملیاتی کردن این مصوبه شیوه نامه‌ای را کارگروه ملی خشکسالی به استان‌های هدف ابلاغ کرده است و براین اساس در مدت سه سال باید هدایت و حمایت از کشاورزان، از جمله معرفی محصولات جایگزین و روش‌های بهینه تولید با تخصیص اعتبار اجرایی شود.

۱۴ محصول به عنوان جایگزین کشت برنج معرفی و ابلاغ شد

کریمی با اشاره به اینکه با توجه به اقلیم‌های مختلف حداقل ۱۴ محصول به منظور جایگزینی کشت برنج برای طی مدت سه سال، به استان‌ها معرفی و ابلاغ شده است، افزود: هرچند با جایگزینی این محصولات آب مصرفی در اراضی مورد نظر حداقل به یک سوم تقلیل می‌یابد و از طرفی محصولات جایگزین عموماً جز محصولات راهبردی و مورد نیاز کشور است (دانه‌های روغنی و نباتات علوفه‌ای) اما در مقایسه با محصول برنج از درآمد اقتصادی پایین‌تری برخوردار هستند بنابراین وزارت جهاد کشاورزی در این راستا با تهیه طرح، پیشنهادات اعتباری و تسهیلات کم بهره، حمایت از کشت‌های جایگزین را در دستور کار خود قرار داده است.

وی درباره محصولاتی که قرار است جایگزین کشت برنج شوند، افزود: مهمترین این محصولات گیاه جدید کینوآ و گیاهان علوفه‌ای از جمله سورگم، ارزن، پنبه، دانه‌های روغنی مانند سویا، آفتاب گردان، کنجد و برخی محصولات سبزی و صیفی که به روش نشائی کشت می‌شوند و مصرف آب آنها پایین است، هستند.

تولید برنج در دو استان شمالی در صورت حمایت جدی، ۴۰ درصد بیشتر از ظرفیت فعلی است

این مقام مسئول در وزارت جهاد کشاورزی درباره اینکه آیا محدود شدن کشت برنج در دو استان شمالی می‌تواند نیاز کشور را تأمین کند؟، اضافه کرد: میزان برنج تولیدی در استان‌های مشمول ممنوعیت کشت، حدود ۲۵ درصد از تولید برنج کشور را به خود اختصاص داده است. این در حالی است که پتانسیل تولید برنج در دو استان شمالی در صورت حمایت جدی و پایدار از تولید در این دو استان حداقل ۴۰ درصد بیش از ظرفیت فعلی است که نه تنها کسری تولید سایر استان‌ها را پوشش خواهد داد بلکه از میزان کل تولید فعلی نیز به مراتب بیشتر خواهد بود.

کسری تولید در استان‌های غیرشمالی، با تنظیم واردات در مدت ۳ سال جبران می‌شود

وی درباره اینکه آیا این اقدام منجر به گران‌تر شدن برنج داخلی و کم رنگ تر شدن حضور آن در سفره خانوار نخواهد شد؟، تصریح کرد: همانطور که توضیح داده شد حدود ۲۵ درصد از تولید برنج کشور در استان‌های غیر از گیلان و مازندران اتفاق می‌افتد که این کسری تولید در صورت کاهش سطح زیر کشت در این استان‌ها با تنظیم واردات صرفاً در طی مدت سه سال جبران خواهد شد.

کریمی ادامه داد: انتظار بر این است که با حمایت همه جانبه از توسعه کمی و کیفی تولید و تقویت زیرساخت‌های تولید در دو استان شمالی شاهد افزایش و پایداری تولید برنج داخلی باشیم.

اینستکس نه تنها مساله فروش نفت ایران را تضمین نمی‌کند، بلکه محدود به موارد غیرتحریمی آن هم غذا و دارو شده و در عمل صرفاً یک دفتر حسابداری بر مبنای عدم رابطه بانکی میان ایران و اروپا می‌باشد.

به گزارش خبرنگار مهر، اینستکس نه تنها مساله فروش نفت ایران را تضمین نمی‌کند، بلکه محدود به موارد غیرتحریمی آن هم غذا و دارو شده و در عمل صرفاً یک دفتر حسابداری بر مبنای عدم رابطه بانکی میان ایران و اروپا می‌باشد. امری که به وضوح نشان می‌دهد اینستکس توان برآورده کردن حداقل‌های تعهدات برجامی اروپا را هم ندارد.

در حالی که آمریکا از دوران اوباما با تمدید قانون تحریمی ایسا، تصویب قانون ویزا و اعمال تحریم‌های مختلف به بهانه‌های واهی نقض صریح برجام را آغاز کرده بود اما هیچ واکنش و اقدام متقابلی از سوی ایران انجام نشد. و با خروج دولت آمریکا در ۱۸ اردیبهشت ماه ۹۷ بازهم دولت ایران حتی حاضر نشد، طبق متن برجام تعهدات خود را کاهش دهد و تصمیم به اجرای یکجانبه برجام و مذاکره با اروپا گرفت تا بلکه هم برجام حفظ شود و هم از طریق اروپا بتواند منافع اقتصادی مورد انتظار از برجام را کسب کند.

مذاکرات با اروپایی‌ها از ۲۴ اردیبهشت ۹۷ آغاز شد؛ اروپا وعده داد در برابر تحریم‌های آمریکا بایستد و به تعهدات خود ذیل ضمیمه ۲ برجام که شامل تجارت طلا و فلزات گرانبها، خودرو، فروش نفت و محصولات پتروشیمی، بنادر و کشتیرانی، روابط بانکی و کارگزاری و … است، عمل نماید. اما برای عمل به تعهدات، اروپا ابتدا طی بیانیه‌ای در ۲۸ اردیبهشت ۹۷ به آغاز فرایند رسمی برای اجرای چهار تصمیم اروپا در راستای مقابله با تحریم‌های آمریکا اشاره کرد. چهار تصمیمی که خیلی زود پوچ بودن آنها نمایان شد.

سرانجام چهار وعده اروپا

۱. فعال‌سازی قانون مسدودسازی

اجرای قانون مسدودسازی با یک ماه تأخیر در ۱۵ مردادماه ۹۷ اعلام شد. اعلامی که صرفاً برای گرفتن ژست سیاسی بود. چرا که به دنبال اجرای قانون مسدودسازی و تاکید مقامات اتحادیه اروپا بر روی این قانون که باید مانع از تمکین شرکت‌های اروپایی از تحریم آمریکا می‌شد، اما شرکت‌های اروپایی به خروج خود از ایران ادامه دادند و اتحادیه اروپا سکوت اختیار کرد. به عنوان مثال درست یک روز بعد از اجرای قانون مسدودسازی، شرکت خودروسازی دایملر آلمان اعلام کرد با آغاز تحریم‌های آمریکا فعالیت‌هایش در ایران را متوقف خواهد کرد. و پس از آن موج خروج شرکت‌های اروپایی همچون شرکت انرژی وینترشال ، شرکت آلمانی تجهیزات و فناوری زیمنس، دو شرکت آلمانی دویچه بان و دویچه تلکوم( در زمینه‌ی ریل و خدمات IT ) و…تداوم یافت و قانون مسدودسازی که صرفاً ژست سیاسی بود، در عمل شکست خورد. در مقابل بعد از ۱۳ آبان شاهد بودیم که دولت از برجام خارج نشد و علت این عدم خروج را ظریف توضیح داد؛ ظریف شنبه ۱۹ آبان در گفتگو با رادیو تهران گفت: «اینکه اروپایی‌ها تا حالا نتوانستند به تعهداتشان عمل کنند، یک واقعیت است، ولی این در مورد اصل فواید برجام برای ایران و به صلح و امنیت بین‌المللی خدشه‌ای وارد نمی‌کند».

۲. اجرای فرایند رسمی برطرف سازی موانع برای بانک سرمایه‌گذاری اروپایی (EIB)

به رغم اینکه پارلمان اروپا در ۱۴ تیرماه ۹۷ طرحی را تأیید کرد که به موجب آن بانک سرمایه‌گذاری اروپا بتواند با ایران تجارت کند اما از آنجایی که طرح مذکور الزام‌آور نبود، بانک سرمایه‌گذاری اروپا زیر بار اجرای این تصمیم نرفت و مقامات این بانک اعلام کردند که نمی‌توان تحریم‌های آمریکا علیه ایران را نادیده گرفت و با وجود حمایت از تلاش‌های اروپا برای زنده نگه داشتن توافق هسته‌ای ایران، عملاً امکان کار کردن با ایران برای بانک‌های اروپایی وجود ندارد.

۳. تقویت همکاری بی‌وقفه در زمینه‌های مختلف با ایران شامل بخش انرژی و شرکت‌های متوسط و کوچک

در این مورد هم علیرغم بعضی از اظهارات در عمل هیچ نتیجه روشن و مشخصی بدست نیامده است.

۴. بررسی امکان تراکنش‌های بانکی موردی با بانک مرکزی ایران

بعد از بازگشت تحریم‌های آمریکا و کنترل شدید وزارت خزانه داری بر معاملات و تبادلات بانکی، بانک‌های اروپایی از ترس تحریم‌های ثانویه آمریکا و جریمه‌های سنگین، هرگونه تراکنش بانکی با ایران را رد می‌کنند تا جایی که حتی بانک‌های اروپایی از تسهیل تراکنش‌هایی که مربوط به خرید اقلام غیرتحریمی چون غذایی و دارویی است، نیز خودداری می‌کنند.

حال اروپا که نه تنها تعهدات خود را اجرایی نکرده بود، بلکه تمامی شرکت‌های اروپایی از ایران خارج شدند و خرید نفت اروپا از ایران هم به صفر رسیده بود و حتی بانک‌های اروپایی حاضر به تسهیل تراکنش‌های مربوط به غذا و دارو هم نشدند، وعده‌ای جدید داد تا کماکان از انفعال دولت ایران در برابر بازگشت تحریم‌ها و عدم واکنش عملی سو استفاده کند و بدون هیچ‌گونه هزینه‌ای ایران را در برجام نگه دارد.

شکست SPV و انفعال دولت

اروپا وعده راه اندازی کانال ویژه مالی موسوم به « SPV – Special Purpose Vehicle» را داد که تحت آن امکان تسهیل تراکنش‌های مالی نفت و تجارت دوجانبه صورت بگیرد. این کانال قرار بود تا بازگشت تحریم‌های نفتی در ۱۳ آبان‌ماه ۹۷ راه‌اندازی شود، اما اروپا اعلام کرد فعلاً بصورت «نمادین» اجرا می‌شود اما باگذشت از ۱۳ آبان و بازگشت تحریم‌ها حتی بصورت «نمادین» هم اجرایی نشد و هیچ کشور اروپایی حاضر نشد میزبانی SPV را در داخل خاک خود بپذیرد.

اتحادیه اروپا بازهم با وعده ایران را سرگرم و معطل نگه داشت و در ۱۹ آذر ۹۷ خانم موگرینی اعلام کرد که این سازوکار در هفته‌های آتی ثبت خواهد شد: «من انتظار دارم این سازوکار طی هفته‌های آینده قبل از سال ثبت شود که از این طریق تجارت مشروع حفظ و ارتقا داده شود».

اما سال نو میلادی هم رسید و خبری از SPV وعده داده شده نشد و ماه‌ها وقت و انرژی کشور درگیر بازی توخالی اروپا شد.

اینستکس کمتر از نفت در برابر غذا

در ادامه ابعاد جدید بازی اروپا در بستر اهمال کاری و انفعال دولتمردان ایران نمایان می‌شود. اروپا SPV را تعدیل و کاملاً تنزل داد و بجای SPV که یک ابزار مالی بود ، یک سازوکار پایاپای و تسویه‌ای (Exchange Mechanism) تحت عنوان اینستکس (INSTEX) را راه‌اندازی کرد که دیگر ابزار مالی هم نیست و صرفاً یک ابزار تجاری است به این معنا که در آن پولی جابجا نمی‌شود ، و دفتری برای ثبت بستانکاری و بدهکاری میان ایران و شرکت‌های اروپایی است. در حقیقت یک دفتر حسابداری بر مبنای عدم رابطه بانکی میان ایران و اروپا است که آنچه که ما به آنها می‌دهیم و آنچه که آنها به ما می‌دهند در این دفتر ثبت می‌شود و این کالاها بصورت پایاپای مبادله می‌شوند، به شکلی که عموماً تحت عنوان نفت دربرابر کالا مطرح می‌شود و هیچ پولی جابجا نمی‌شود.

در ۱۱ بهمن‌ماه ۹۷ بود که سه کشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلیس طی بیانیه اعلام کردند که اینستکس (Instrument for Supporting Trade Exchanges) «ابزاری برای حمایت از تبادلات تجاری» ثبت شده است و در این بیانیه به صراحت گفته شد که این ابزار برای «حمایت از تجارت مشروع با ایران که ابتدا بر روی بخش‌های حیاتی برای مردم ایران مانند دارویی، تجهیزات پزشکی و مواد غذایی تمرکز دارد» راه‌اندازی شده است؛ البته همین هم در عمل اجرایی نشد.

نهایتاً پس از یکسال انفعال دولتمردان و دستگاه دیپلماسی در ۱۸ اردیبهشت ۹۸ شورای عالی امنیت ملی طی بیانیه‌ای تعهدات خود را ذیل برجام کاهش داد و مهلت ۶۰ روزه‌ای به اروپا داد تا وعده‌های خود را در عمل محقق کند. تا اینکه جمعه ۷ تیرماه ۹۸ کمیسیون مشترک برجام طی بیانیه‌ای آغاز کار اینستکس را اعلام کرد.

اما اینستکس برخلاف وعده‌های اروپا پس از خروج آمریکا از برجام، مبنی بر مقابله با ساختار تحریم‌های آمریکا، صرفاً در چارچوب نظام تحریمی آمریکا عمل می‌کند و محدود به کالاهای غیر تحریمی، آن هم در ابتدا صرفاً تبادلات مربوط به غذا و دارو را تسهیل می‌کند. در صورتی که غذا و دارو به دلایل حقوق بشری اصولاً از هر تحریمی معاف هستند و اگر آمریکا می‌خواست سیستمی برای اجرای تحریم‌ها و تبادلات خود با ایران پیاده سازی کند، دقیقاً همین اینستکس بود که صرفاً محدود به غذا و دارو می‌شود و ضمناً با نظارت و کنترل شدید او بر روند تبادلات همراه است. این سازوکار به مراتب از سازوکار نفت در برابر غذای عراقِ شکست خورده در جنگ در دهه ۹۰ میلادی بدتر و تحقیرانه‌تر است. چرا که امروز خرید نفت اروپا از ایران هم به صفر رسیده است و ایران باید ارز حاصل از فروش نفت خود به دیگر کشورها را در این مکانیزم وارد کند و با نظارت و کنترل اروپا صرفاً غذا و دارو وارد کند.

از طرفی اینستکس دقیقاً برخلاف ضمیمه ۲ برجام که اروپا متعهد شده، تجارت طلا و فلزات گرانبها، خودرو، فروش نفت و محصولات پتروشیمی، بنادر و کشتیرانی، روابط بانکی و کارگزاری و …را تسهیل کند، می‌باشد. اینستکس نه تنها مساله فروش نفت ایران را تضمین نمی‌کند بلکه محدود به موارد غیرتحریمی آن هم غذا و دارو شده و در عمل صرفاً یک دفتر حسابداری بر مبنای عدم رابطه بانکی میان ایران و اروپا می‌باشد. امری که به وضوح نشان می‌دهد اینستکس توان برآورده کردن حداقل‌های تعهدات برجامی اروپا را هم ندارد.

اروپا؛ قیم تجارت خارجی ایران

سازوکار اینستکس مبتنی بر نظارت و کنترل اروپا بر تبادلات تجاری ایران آن هم در این شرایط جنگ اقتصادی خواهد بود. این نکته زمانی قابل تأمل‌تر می‌شود که امروز در شرایطی که فروش نفت ایران به اروپا به صفر رسیده است، اروپا مدعی است ارز حاصل از فروش نفت ایران به چین، ترکیه و هند و… وارد اینستکس شود و ایران بجای آن از اروپا و از طریق این مکانیزم غذا و دارو وارد کند. امری که جدای از اینکه بقیه کشورها بدلیل عدم توازن تجاری نخواهند پذیرفت، موجب به دست گرفتن و کنترل کامل تبادلات تجاری ایران خواهد شد و آنها در عمل قیم تجارت خارجی ایران می‌شوند.

اینتسکس مقدمه برجام های بانکی، موشکی و منطقه‌ای

از طرف دیگر اروپا که همین اینستکس را در چارچوب تحریم‌های آمریکا و در قالب بشردوستانه راه اندازی کرده است ، اجرایی شدنش را هم مشروط به اجرای کامل و سریع برنامه اقدام FATF توسط ایران کرده است. که با توجه به نظارت‌های ویژه در اینستکس این شرط بیش از آنکه فنی باشد باج خواهی اروپا است.

امری که باتوجه به اظهارات مکرر و صریح مقامات اروپایی مبنی بر کنترل توان موشکی و قدرت منطقه‌ای ایران تبدیل به وسیله‌ای می‌شود تا برای توسعه اینستکس به فراتر از تحریم‌های آمریکا، شرط مذاکرات موشکی و منطقه‌ای بگذارند.

در آخر باید گفت امروز که اینستکس اروپایی حداقل انتظارات ایران را در حوزه‌های نفتی و بانکی – که در بیانیه شورای عالی امنیت ملی آورده شده بود- نتوانسته تأمین کند، دولت جمهوری اسلامی باید از سال‌ها اعتماد بی‌حاصل به غرب و روند مذاکرات پس از خروج آمریکا از برجام عبرت بگیرد، و با تمام توان گام دوم خود که می‌تواند خروج از برجام باشد را بردارد تا طرف مقابل به سمت تعهدات عملی و واقعی پیش برود نه صرفاً نمایش یک سراب! چرا که در غیر این صورت نه تنها هیچ دستاوردی نصیب ایران نشده و کشورهای اروپایی طلبکارانه شروط جدید خود را مطرح خواهند کرد، بلکه با پاگذاشتن بر روی انتظارات خود از اروپا در حوزه‌های بانکی و نفتی ضربه‌ای به اقتدار و موضع جمهوری اسلامی نیز وارد و موجبات بی اعتبار شدن تهدیدات ایران خواهد شد.

نتایج مثبت سفر ترامپ به شرق آسیا باعث شد دلار مجددا به مدار صعودی بازگردد.

به گزارش ایسنا به نقل از رویترز، انتشار خبر توافق آمریکا و چین برای از سرگیری مذاکرات تجاری در پی دیدار ترامپ و شیء جین پینگ، رؤسای جمهور دو کشور در حاشیه اجلاس سران گروه ۲۰، بیش از آن چه انتظارش می‌رفت با استقبال معامله گران بازارهای مالی مواجه شد و دلار در معاملات روز سه شنبه به بالاترین سطح دو هفته اخیر خود در برابر بیشتر همتایان مهم خود صعود کرد.

دونالد ترامپ گفته است که فعلاً دست از اعمال تعرفه‌های بیشتر بر روی محصولات چینی بر خواهد داشت و حتی پیشنهاد کرده است که محدودیت‌ها علیه شرکت هوآوی را کاهش دهد.

با این حال هنوز برخی تحلیل‌گران نسبت به خوش بینی بیش از حد به توافق نگرانند.

کوین کومینز، کارشناس مسائل اقتصادی آمریکا در مؤسسه “نت وست مارکتس” گفت: هنوز عدم اطمینان وجود دارد و ما باید از رفتار ترامپ با مکزیک و کانادا یاد گرفته باشیم که توافق اولیه الزاماً به معنای توافق نهایی در کوتاه مدت نخواهد بود.

شاخص دلار که نرخ برابری آن در مقابل سبدی از ارزهای جهانی را اندازه می‌گیرد با ۰.۸ درصد افزایش در معاملات امروز به ۹۶.۸۴۸ واحد رسید تا با این عبور پرقدرت از کانال ۹۵ واحدی، جایگاه آن تثبیت شود. یورو امروز ۰.۸ درصد کاهش یافت و به ۱.۱۲۸۳ دلار رسید.

دلار در برابر دیگر ارز مهم اروپایی یعنی فرانک سوئیس نیز پر قدرت ظاهر شد و با جهش ۱.۲ درصدی به ۰.۹۸۳۹ فرانک رسید. در برابر ین ژاپن دلار ۰.۵ درصد افزایش یافت و تا ۱۰۸.۴۷ ین صعود کرد.

یوان چین تنها ارز مهمی بود که در معاملات امروز در برابر دلار صعودی بود؛ به گونه‌ای که هر دلار با ۰.۵ درصد عقب نشینی نسبت به روز گذشته به ازای ۶.۸۴۷۶ یوان مبادله شد.

گرچه سال پیش دولت هیچ گونه شفافیت و نظمی در پرداخت بسته حمایتی نداشت با این حال رئیس سازمان برنامه و بودجه از پرداخت ۴ بسته حمایتی جدید مختص هر فصل برای سال جاری خبر داده است.

به گزارش خبرنگار مهر، سال گذشته زمانی که معیشت مردم به دلیل نوسانات ارزی و به تبع آن، افزایش نرخ تورم با مشکل مواجه شد، مباحث زیادی در رابطه با افزایش حقوق کارکنان و بازنشستگان در نیمه دوم سال جهت بهبود حداقلی اوضاع اقتصادی مردم مطرح شد که البته این موضوع، مخالفت دولت را به دلیل آنچه که شرایط سخت اقتصادی و افزایش تورم عنوان شد، به دنبال داشت.

در همین راستا در پاییز سال ۹۷ دولت اعلام کرد که قصد دارد با استفاده از درآمد ناشی از مابه‌التفاوت ارز پتروشیمی‌ها (۴۲۰۰ تا حدود ۸ هزار تومانی سامانه نیما) در قالبی تحت عنوان بسته حمایتی، زیان وارده به اقشار مختلف را جبران کند که پس از بررسی‌های انجام شده، قرار شد از آبان ماه توزیع بسته‌های حمایتی ۱۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومانی بین گروه‌های هدف (برای خانوارهای تحت پوشش کمیته امداد سازمان بهزیستی و افرادی که در حال پیوستن به این سازمان‌ها هستند) طی سه مرحله و متناسب با وضعیت خانوارها، آغاز شود. همچنین مقرر شد برای کارکنان (شاغل و بازنشسته) با حقوق زیر سه میلیون تومان نیز، بسته‌ای به مبلغ ۲۰۰ هزار تومان پرداخت شود.

با این حال، روند پرداخت بسته حمایتی مرحله اول، تا پایان سال ۹۷ به طول انجامید و نتوانست آن گونه که از سوی دولتمردان گفته می‌شد، چندان تأثیری در وضعیت معیشت مردم بگذارد؛ از سوی دیگر، عدم تعیین تکلیف دقیق بسته حمایتی مرحله اول، موضوع زمان واریز دو مرحله دیگر بسته حمایتی را نیز در هاله‌ای از ابهام قرار داد؛ تا جایی که نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه در فروردین ماه سال جاری در گفت و گویی با خبرنگار مهر پرداخت بسته حمایتی دوم مربوط به سال ۹۷ را منوط به تأمین اعتبار ما به التفاوت ارز پتروشیمی‌ها اعلام کرده بود.

حال در اظهارنظر جدیدی، نوبخت از پرداخت ۴ بسته حمایتی تا پایان سال ۹۸ خبر داده و گفته است: تا پایان سال جاری دولت چهار بسته حمایتی برای هر فصل به اقشار تعریف شده و طبق سنوات گذشته به ازای کالا به حساب افراد واریز خواهد کرد.

این در حالی است که فصل بهار به اتمام رسیده و اگر قرار است دولت برای هر فصل، بسته حمایتی اختصاص دهد اولاً باید منبع تأمین اعتبار برای پرداخت این بسته‌ها را مشخص کند و از سویی دیگر به صورت منظم و دقیق بسته مذکور را به اقشار مختلف پرداخت کند تا حداقل کمکی هرچند جزئی به مردم کند نه اینکه همچون سال گذشته پرداخت یک بسته ۲۰۰ هزارتومانی ۵ ماه طول بکشد و شفافیتی در نحوه و میزان واریز وجود نداشته باشد.

وزیر امور خارجه با بیان اینکه اجازه نمی دهیم هیچ کشوری با مردم ایران با زبانی غیر از تکریم با مردم ایران سخن بگوید، گفت: دلار از ۳۰ درصد مبادلات ایران و ترکیه حذف شد.

به گزارش خبرنگار مهر، محمد جواد ظریف در مراسم روز ملی صنعت و معدن که هم اکنون در سالن اجلاس تهران با حضور وزیر صنعت در حال برگزاری است، گفت: فشارهایی که امروز به ایران وارد شده فشارهایی از سوی امریکا نیست بلکه به خاطر شکست‌های مستمر این کشور در برابر ایران در منطقه است.

وی افزود: امریکایی‌ها به این نتیجه رسیده اند که ایران علیرغم زنجیرهایی که به دستش زده بودند، در منطقه پیشروی کرد و قدرت و نفوذش در منطقه بالا رفت و در مقابل، امریکا منزوی‌تر شد.

عضو کابینه دولت دوازدهم تصریح کرد: امریکا برای پیدا کردن حامی بر علیه ایران به هر وسیله ای متوسل شده و ناموفق بوده است به همین دلیل امریکا وادار شده از حربه اقتصادی استفاده کند که البته درکوتاه مدت جواب می‌دهد.

ظریف گفت: ایران اکنون در حوزه میدانی دچار ضعف نیست بلکه امریکا در بسیاری از کشورهای منطقه شکست خورده و این در حالی است که در حوزه اقتصادی از فرصت میان مدت حضور و حاکمیت دلار بر دنیا استفاده کردند تا به ایران فشار وارد کنند ولی چین و روسیه تصمیم گرفتند تا به دلار معامله نکنند و بین ایران و ترکیه نیز ٣۵ درصد معاملات بدون حضور دلار صورت می گیرد.

وزیر امور خارجه کشورمان افزود: نقش دلار در معاملات رو به کاهش است و نزدیکترین متحدان امریکا از این کشور در حال فاصله‌گرفتن هستند؛ ما ناگزیریم از طریق اتکای به تولید داخلی این حربه را ناکارآمد کنیم. امریکا به ابزار اقتصادی روی آورده اما ما می توانیم با تولید و صنعت ملی، نقش امریکا را کمرنگ کنیم؛ البته مقام معظم رهبری نیز در این رابطه به درستی رهنمود فرموده اند تا به تولید و صنعت داخلی متوسل شویم.

وی تصریح کرد: ایران در سال های اخیر نشان داده در برابر احترام با احترام برخورد می کند و در مقابل فشار مقاومت می کند؛ در حالیکه امریکا به مردم فشار وارد می کند و معیشت آنها را مورد هدف قرار می دهد؛ اما ما بعنوان دولت و شما بعنوان صنعتگر، در برابر مردمی که همه چیز را وام دار آنها هستیم، وظیفه داریم.

ظریف با بیان اینکه مردم بر گردن ما حق بسیاری دارند، افزود: باید تلاش کنیم تا با تامین معیشت مردم مقاومت را به پیش ببریم؛ کارآفرینانی که در حوزه دانش بنیان ها پیش رفته اند، توانسته اند در اقتصاد موثر باشند؛ ما اجازه نمی دهیم هیچ کشوری با مردم ایرانی با زبانی جز تکریم صحبت کند.

وی تاکید کرد: فقط با نشان دادن اقتدار است که اگر لازم باشد در حوزه مذاکره نیز می‌توانیم آنها را سر جای خود بنشانیم.

عضو کمیسیون انرژی مجلس با تاکید بر اینکه اگر نفت خام به فرآورده تبدیل شود در این صورت قابل تحریم نیست، گفت: بازار فرآورده‌های نفتی و مقاصد فروش بسیار متکثر هستند و امکان شناسایی و تحریم‌پذیری محموله‌های ایران وجود ندارد.

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، یکشنبه هفته گذشته طرح افزایش ظرفیت پالایشگاه و پتروپالایشگاه‌ها با استفاده از سرمایه‌های مردمی در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار گرفت و نمایندگان مجلس با کلیات این طرح موافقت کردند. طبق این طرح دولت موظف میشود که از طریق اعطای تنفس خوراک به بخش خصوصی برای مدت یک الی دو سال جذب سرمایه کرده و نقدینگی موجود را از بازارهای غیرمولد به سمت ساخت پتروپالایشگاه‌ها هدایت کند.

سازوکار فعلی برای تشویق بخش خصوصی به ساخت پتروپالایشگاه اعطای “تخفیف خوراک” است که جذابیت لازم برای جذب سرمایه‌های خرد را ندارد. در سازوکار “تخفیف خوراک” سود سرمایه‌گذار در یک بازه طولانی ۱۵ ساله برمیگردد که این موضوع باعث شده سرمایه به سمت این بازار حرکت نکند. اما اعطای تنفس خوراک دو سال پس از بهره‌برداری پتروپالایشگاه، علاوه بر اینکه این بازه را به ۶ سال کاهش داده؛ باعث افزایش سوددهی نیز خواهد شد.

در این راستا اسدالله قره‌خانی عضو کمیسیون انرژی مجلس در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادی باشگاه خبری توانا خبرگزاری فارس با اشاره به ضرورت توسعه صنایع پتروپالایشی گفت: ما باید از سال‌های گذشته فکری به حال توسعه صنایع پتروپالایشی میکردیم. حتی همان سال‌هایی که نفت ما بالای ۱۰۰ دلار بود نیز تحریم می‌شدیم و در فروش نفت محدودیت ایجاد می‌شد. میتوانیم با ایجاد پالایشگاه‌ها نفت را به فرآورده تبدیل کنیم و در بازارهای منطقه به فروش برسانیم.

وی ادامه داد: اگر نفت به فرآورده تبدیل شود در این صورت قابل تحریم نیست اما حالا که پالایشگاه نساختیم مجبوریم نفت خام را صادر کنیم. بازار فرآورده‌های نفتی و مقاصد فروش بسیار متکثر هستند و امکان شناسایی و تحریم‌پذیری محموله‌های ایران وجود ندارد اما بازار نفت خام اینطور نیست و تعداد محدودی بازیگر در این بازار وجود دارد. مثلا نفت ایران به ۱۰ تا پالایشگاه صادر میشود که این ۱۰ تا همه شرکای استراتژیک آمریکا هستند و در رابطه با آمریکا منافع زیادی دارند.

*ضرورت تامین مالی پروژه‌های پالایشی با استفاده از ظرفیت‌های داخلی

قره‌خانی افزود: برای ساخت پتروپالایشگاه و صادرات فراورده به جای نفت خام کمیسیون انرژی طرحی را آماده کرده که به زودی برخی ایرادات آن برطرف شده و تکمیل خواهد شد. طبق این طرح قرار است با استفاده از سرمایه‌های مردمی و نقدینگی موجود مشکل تامین مالی ساخت این واحدها حل شود.

عضو کمیسیون انرژی مجلس اظهار داشت: ما باید در پذیره‌نویسی‌ها دقت نظر داشته باشیم تا موسسات مالی و اعتباری دومی باز نشود که یک عده بیایند پول مردم را جمع کنند که اهلیت لازم را نداشته باشند و بعد شاهد مالباختگان پتروپالایشگاه‌ها باشیم. اما در مجموع بهترین مسیر برای تامین مالی استفاده از ظرفیت‌های داخلی است.

وی در پایان به فواید توسعه پتروپالایشگاه‌ها و حرکت از خام فروشی به فرآورده فروشی اشاره کرد و گفت: قطعاً یک پالایشگاه اشتغال زایی خوبی را دارد، اشتغال زایی مستقیم و غیرمستقیم دارد و مضافاً بر این که درآمدهایی را برای دولت ایجاد می کند، ارزش افزوده ی بالایی را هم ایجاد میکند.

دلالان با ترفندی جدید برای کلاهبرداری از واردکنندگان، دام خطرناکی این بار در «نیما» گسترانده‌اند و اکنون پرونده حدود۵۰ واردکننده رسمی مالباخته، منتظر تصمیم رئیس کل بانک مرکزی و وزیر صمت است.

به گزارش خبرنگار مهر، مکانیزم‌های غیرشفاف و رانتی، امضاهای طلایی و بروکراسی‌های پیچیده دولتی در کنار سوءمدیریت و عدم نظارت بر چگونگی اجرای برخی سیاست‌های ارزی سبب شده تا بساط سوءاستفاده به خصوص از سوی دارندگان امضاهای طلایی در بدنه دولت، همچنان گسترده باشد و هر روز بخشی از آن نمایان شود.

حالا هم، دلالان با ترفندی جدید برای کلاهبرداری از واردکنندگان، دام خطرناکی این بار در سامانه «نیما» گسترانده‌اند و اکنون پرونده حدود ۵۰ واردکننده رسمی مالباخته که ارزش مبلغ ریالی واریزی آنها به سامانه نیما، به حدود ۵۰۰ میلیارد تومان می‌رسد، منتظر تصمیم عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی و رضا رحمانی، وزیر صمت است.

داستان از تقاضاهایی شروع شد که از سوی واردکنندگان رسمی که اتفاقاً بسیاری از آنها تولیدکننده نیز هستند، اردیبهشت ماه امسال در سامانه نیما بارگذاری شد و واردکنندگان یکی پس از دیگری برای دریافت ارز از سامانه اقدام کردند. طبق قانون تمامی واردکنندگان مکلف هستند برای تأمین ارز برای واردات رسمی خود، یا رسماً از طریق سامانه نیما اقدام کنند یا اینکه از کوتاژهای صادراتی صادرکنندگان استفاده کرده و مطابق با ضوابط بانک مرکزی و البته با اختلاف نرخ دو تا سه هزار تومانی از سامانه نیما، تأمین ارز خود را به صادرکنندگان بسپارند.

در واقع، مکانیزم سامانه نیما این گونه است که واردکننده میزان ارز دریافتی و نوع آن را در سامانه نیما به عنوان یک سفارش بارگذاری کرده و پس از آن، منتظر پاسخگویی از سوی صرافان می‌ماند. در این میان صرافان نیز بسته به میزان ارزی که در اختیار دارند، می‌توانند تقاضاهای واردکنندگان را پاسخ داده و نسبت به تأمین آن اقدام کنند؛ اما پیش از آن باید نسبت به داشتن میزان ارز مورد نیاز برای قفل کردن یک سفارش وارداتی، اطمینان حاصل نمایند.

البته مکانیزم سامانه نیما به گونه‌ای طراحی نشده تا واردکننده از صحت ادعای صراف مبنی بر تأمین ارز درخواستی وی، اطمینان حاصل نماید؛ بنابراین واردکننده با اطمینانی که نسبت به این سامانه حاکمیتی دارد، نسبت به واریز وجه ریالی متناسب با خرید ارزی خود به حساب صرافی اقدام می‌کند.

«خالی فروشی» برخی صرافی‌ها در سامانه نیما

اما در این میان اتفاقی که در یک پرونده تخلف یک صرافی در سامانه نیما رخ داده، بعد دیگری هم دارد و آن اینکه، علیرغم اینکه تصور عمومی مبنی بر این است که صرافی‌های حاضر در سامانه نیما از فیلتر بانک مرکزی عبور کرده و نظارت‌های لازم بر فرآیند عملیاتی آنها در این سامانه صورت می‌گیرد، اما گویا این اتفاق رخ نداده و صرافی‌ها در سامانه نیما با اشتهایی کاذب، نسبت به پذیرش پرونده‌های واردکنندگان اقدام کرده و دور از چشم نظارتی سیاستگذار، اقدام به اقداماتی می‌کنند که در عمل، به نوعی «خالی‌فروشی» از سوی صرافی‌ها مشهور است.

به این معنا که یک صرافی بدون اینکه ارز در اختیار داشته باشد، می‌تواند نسبت به پذیرش تعداد بالایی درخواست واردکنندگان، به طور غیرواقعی اظهار کند که ارز مورد نیاز برای اختصاص به آنها را در اختیار دارد و بنابراین واردکننده باید ریال معادل ارز درخواستی را به حساب او واریز نمایند؛ در حالی که عملاً نه تنها صراف این ارز را در اختیار ندارد، بلکه بنیه و توان او هم اجازه چنین مراودات کلانی را در حوزه ارزی نمی‌دهد و این درست نقطه‌ای که یکی از باگ‌های عمده سامانه نیما به شمار می‌رود، علیرغم اینکه نفس راه‌اندازی این سامانه یکی از توفیقات مهم بانک مرکزی به شمار رفته و به نوعی توانسته نمایی از دخل و خرج ارزی کشور را ارائه دهد و همچنان باید با قدرت و قوت به کار خود ادامه دهد، مشروط به اینکه باگ‌های آن برطرف شده و منافذی که به بازیگران این سامانه اجازه تخلف می‌دهد، به طور کامل با سیاست‌های جدی پوشانده شود.

اما اتفاق بدتر زمانی در سامانه نیما رخ می‌دهد که صلاحیت و صحت ادعای عرضه‌کنندگان ارز در این سامانه مشخص نیست. در پرونده تخلف چند صد میلیاردی صرافان در سامانه نیما، فردی که به عنوان شخص حقیقی یا حقوقی در سامانه نیما وارد شده و تقاضای فروش ارز خود را به ثبت می‌رساند، گویا از سوی بانک مرکزی یا دستگاه‌های دولتی دیگر اعتبار سنجی نشده و صرف ثبت یک ادعا مبنی بر داشتن مقدار مشخصی ارز، به عضویت در این سامانه درآمده و بدون اینکه ارزی در اختیار داشته باشد اقدام به خالی فروش می‌کند.

صرافی «ن» در اهواز چطور واردکنندگان را دور زد

نکته حائز اهمیت در پرونده تخلف چند صد میلیاردی واردکنندگانی که دچار دام ارزی برخی سودجویان آن هم در سامانه معتبری همچون «نیما» شده‌اند، آن است که یک صرافی مشهور به نام «ن» که در یکی از شهرهای جنوبی کشور مستقر است، حدود ۵۰ تا ۸۰ درخواست از واردکنندگان حقیقی و حقوقی را که عمدتاً تولیدکننده بوده و برای تأمین مایحتاج مواد اولیه و تجهیزات مورد نیاز تولید خود قصد خرید ارز از این صرافی (از طریق سامانه نیما) را داشته‌اند، ظرف دو ماه پذیرش کرده و هیچیک از این درخواست‌ها را علیرغم اینکه مبالغ ریالی آن را از واردکننده دریافت کرده، پاسخ نداده است.

به عبارت دیگر، ۸۰ واردکننده معتبر، از ابتدای اردیبهشت ماه تقاضای خود را برای دریافت ارز در سامانه نیما به ثبت رسانده و بعد از پذیرش آن از سوی صرافی «ن»، مبالغ ریالی آن را هم به حسابی که از سوی صرافی معرفی شده است، واریز نموده‌اند و علیرغم اینکه صرافی مدعی شده بود که در فاصله زمانی ۷ تا ده روز کاری، با مبلغ ریالی پایین‌تر از سایر صرافی‌های موجود در سامانه نیما، اقدام به تأمین ارز مورد نیاز واردکنندگان خواهد کرد، اما هیچیک از این ۸۰ تقاضا پاسخ داده نشده است و البته بانک مرکزی نیز نظارتی بر روی عملکرد این صرافی در سامانه نداشته و علیرغم اینکه هیچیک از سفارش‌پذیری های این صرافی به سرانجام نرسیده اما سامانه نیما باز هم به این صرافی اجازه پذیرش سفارش داده است.

اگرچه به نظر می‌رسد این پرونده ابعاد امنیتی دارد اما متأسفانه عدم تکمیل سامانه نیما و ضعف و فساد در برخی دستگاه‌های اجرایی فضا را برای ایجاد چنین پرونده تخلفی با ابعاد امنیتی فراهم کرده است.

دست اندرکاران بازار ارز و فعالان اقتصادی بر این باورند که نظارت دقیقی از سوی بانک مرکزی و دست‌اندرکاران سامانه نیما بر روی خریداران و فروشندگان ارز در این سامانه نیست و اگر بانک مرکزی هرچه سریع‌تر نسبت به رفع نقایص و تکمیل سامانه اقدام نکند، اعتماد فعالان اقتصادی برای معامله در این سامانه را کمرنگ خواهد کرد.

«م. ح»، فردی که متواری شده کیست؟

نکته دیگر در این پرونده تخلف، فرار رو به جلویی است که صرافی برای انجام نقشه خود به کار برده و آن اینکه، این صرافی از واردکنندگانی که مشتری او برای تأمین ارز بوده‌اند، درخواست کرده تا با ارسال نامه‌ای به صرافی، فردی به نام «م. ح» را به عنوان کارگزار خود به این صرافی معرفی کرده و از صرافی بخواهند تا او را به عنوان کارگزار بپذیرد، در حالی که «م. ح» با همدستی صرافی «ن» اقدام به انجام تخلف کرده است. به این معنا که «م. ح» جوانی ۲۳ ساله که کارگر یک گاراژ تعمیرات خودرو در ماکو است، به عنوان کارگزار از سوی صرافی به واردکنندگان مختلف معرفی شده و حساب او در یکی از بانک‌ها نیز برای واریز وجه ریالی از سوی صرافی به واردکنندگان معرفی می‌شود.

البته این پایان ماجرا نیست، بلکه «م. ح» نیز در مکاتباتی که در فضای مجازی با صرافی «ن» داشته است، فرد دیگری به نام توران معروف به «ت. ا» را در استانبول به صرافی «ن» معرفی کرده و درخواست نموده تا حساب وی، جایگزین حساب «م. ح» در واریزی‌ها شود. اکنون البته مدیر صرافی «ن» در اهواز دستگیر شده و البته مدعی است که در این پرونده، تخلفی نداشته است و همه موارد تخلف از سوی «م. ح» بوده که به عنوان یک فرد فروشنده ارز، در سامانه نیما احراز هویت شده و از سوی بانک مرکزی و وزارت صمت، در سامانه نیما احراز صلاحیت هم شده است. بنابراین صرافی به عنوان یکی از افراد فروشنده ارز در سامانه نیما، او را به رسمیت شناخته و مبالغ ریالی را به حساب وی واریز کرده است.

آن گونه که خبرنگار مهر کسب اطلاع کرده، «م. ح» متواری شده و از کشور گریخته است؛ اما همچنان مدیر صرافی «ن» در بازداشت به سر می‌برد.

نکته بعدی در این پرونده آن است که در مرحله اولی که واردکننده وجه ریالی معادل خرید ارزی خود را به حساب صرافی واریز کرده است، بانک مرکزی کارمزد مرتبط با آن را از مبلغ واریزی کسر کرده که به عنوان مثال در مورد یک فقره از این پرونده‌ها که مبلغی معادل یک میلیارد و ۲۰۰ هزار تومان داشته است، ۵۷ میلیون تومان کارمزد کسر شده است؛ اما این در شرایطی است که مراجعات مکرر نمایندگان مالباختگان به بانک مرکزی، با این پاسخ روبرو شده که بانک مرکزی در این رابطه مسئولیتی ندارد و مالباختگان باید پرونده خود را از صرافی پیگیری نمایند و از او شکایت کنند.

پاسخ بانک مرکزی به مالباختگان چه بوده است؟

از سوی دیگر، مالباختگان در گفتگو با خبرنگار مهر معتقدند که به اعتبار بانک مرکزی، وارد سامانه نیما شده و به صرافی که در این سامانه از سوی بانک مرکزی ثبت و معرفی شده است، اعتماد کرده‌اند و اکنون بانک مرکزی به این راحتی نمی‌تواند از پیگیری پرونده و البته ضعفی که سامانه نیما به عنوان یک سامانه حاکمیتی دارد، بی تفاوت عبور نماید.

البته نکته حائز اهمیت آن است که در سامانه نیما، زمانی که یک واردکننده اقدام به ثبت درخواست خود می‌نماید، پیامی به صورت خودکار ظاهر شده که محتوای آن مبنی بر این است که هر گونه طرح دعوی و شکایت از صرافی از سوی واردکنندگان قابل پذیرش نیست. به این معنا که تا زمانی که واردکنندگان این گزینه خودکار را در سامانه نیما تائید نکند، اجازه ورود به مرحله بعدی برای انجام عملیات ارزی خود را نخواهد داشت و این طور است که واردکننده عملاً، چاره‌ای جز پذیرش این شرط از سوی بانک مرکزی ندارد و اکنون هم به لحاظ قانونی این امکان وجود ندارد تا از بانک مرکزی در این مورد بتوان بازخواستی داشت؛ اما به هر حال از آنجا که این سامانه تنها راه تأمین رسمی ارز برای واردات است، به نظر می‌رسد که کنار کشیدن بانک مرکزی از صحت عملیات انجام شده در آن، منطقی به نظر نمی‌رسد.

آنگونه که برخی مالباختگان در گفتگو با خبرنگار مهر می‌گویند؛ هم اکنون ۴ صرافی دیگر هم در این رابطه چنین تخلفاتی داشته‌اند که گویا برخی از آنها نیز پلمب شده‌اند و البته در میان آنها، نام یک صرافی بانکی نیز به چشم می‌خورد که البته صحت این ادعا مورد تائید نیست.

به هر حال به نظر می‌رسد که چنین پرونده تخلفی در سامانه نیما، بار سنگینی را به دوش عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی و رضا رحمانی، وزیر صنعت، معدن و تجارت قرار داده است تا با بررسی دقیق این پرونده و صدور دستورات لازم برای بررسی مجدد مکانیزم سامانه نیما، اعتماد به سامانه نیما را دوباره به فعالان اقتصادی برگردانند.